لینک دریافت خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word قابل ویرایش پرینت
تعداد صفحات: 18
دانشگاه ازاد واحدبجنورد
عنوان تحقیق :
دروغ جنبه اخلاقی ان
استاد ارجمند :
سرکار خانم موسوی طلب
دانشجو :
مهناز ابراهیم زاده
پائیز 85
دروغ
بزرگترین گناهان
امیر المومنینعلیه السلام مىفرماید:
«ان اعظم الخطایا عند الله اللسان الکذوب; (1) .
بزرگترین گناهان نزد خدا، زبان بسیار دروغ گو است.»
زبان دروغ گو داشتن، یعنى دروغ گو بودن. دروغ وسیله زبان، وجود پیدامىکند زبان یکى علل وجودى دروغ است. اگر کسى دروغى بگوید، کار بازبانش انجام مىگیرد. اگر زبانى بسیار دروغ گو باشد، دارنده زبان، بسیار دروغخواهد گفت.
هر گناهى عضوى اعضاى انسان خارج رخ مىدهد گناه مىتوان انعضو نسبت داد; چون گناه کار گناه وسیله عضو انجام داده است. دستخیانتکار داشتن، یعنى دزد خائن مال بودن. چشم ناپاک داشتن، یعنى خائن بهناموس بودن. زبان دروغ گو داشتن، یعنى دروغ گو بودن.
سر زبان پر دروغ، بزرگترین گناه است، اینده روشن خواهد شد; اکنونباید معناى دروغ روشن شود.
دروغ چیست؟
دروغ، سخن خلاف حقیقت دروغ گو کسى خلاف حقیقت،خبرى مىدهد.
شما اگر گرسنه باشید منزل دوستخود بروید، او براى شما غذا بیاورد، شمابگویید من سیر هستم، سخن دروغ است، چون خلاف حقیقت است; شما نیزدروغ گو هستید، زیرا خلاف حقیقتخبر دادهاید.
کم بیش گفتن بیش کم گفتن، دروغ گویندهاش دروغ گومىباشد، چنان نبود نبود خبر دادن دروغ گویى مىباشد نیزبد خوب خوب بد کوچک بزرگ بزرگ کوچک خواندن، دروغخواهد بود.
دروغ دروغ گویى
دروغ صفات سخن دروغ گویى صفات سخن گو دو همیشه باهم یار نیستند. مىشود سخنى دروغ باشد، ولى گویندهاش دروغ گو نباشد، چنان کهممکن کسى دروغ بگوید، ولى سخنش دروغ نباشد، بلکه راست مطابقحقیقتباشد.
شما اگر وقوع حادثهاى اطمینان پیدا کردید، صورتى حادثه رخ ندادهباشد، هنگامى وقوع خبر مىدهید، شما دروغ گو نیستید، ولى خبر شمادروغ است. دروغ گو اگر سخن راستى بگوید نظرش خلاف حقیقتباشد،خبر او راست است، چون مطابق واقع است، ولى خودش دروغ گفته، زیرا نظرخودش خلاف حقیقت، سخن گفته است.
در زبان عربى
در زبان عربى، دروغ کذب گویند خبر دروغ خبر کاذب مىخوانند،چنان خود دروغگو کاذب مىخوانند.
پس زبان، کاذب بودن، صفتسخن مىباشد، صفتسخن گو واین اشتراک، ممکن گاهى موجب اشتباه بشود گمان برسد هر جا کهخبر کاذب پیدا شود، خبر دهنده باید کاذب باشد، یعنى صفت گفته گویندهسرایتبدهند.
نظریهاى قرن سوم
نظام، دانشمند نامى قرن سوم دروغ نظریهاى دارد; او مىگوید:
«دروغ، سخن خلاف عقیده است، نه خلاف واقع.»
نظام براى اثبات صحت نظریهاش ایه شریفه استدلال مىکند:
«والله یشهد المنافقین لکاذبون; (2) .
خدا گواهى مىدهد منافقان، دروغ گویند.»
منافقان، شرفیاب حضور رسول خداصلى الله علیه واله مىشدند عرضه مىداشتند ماگواهى مىدهیم تو رسول خداصلى الله علیه واله هستى.
خدا سوره مبارکه پیغمبر خود سخن مىگوید منافقان اومىشناساند. خدا مىفرماید: وقتى منافقان نزد تو امدند گفتند ما شهادتمىدهیم تو رسول خدا هستى، خدا مىداند تو رسول او هستى ولیکنبدان منافقان دروغ مىگویند.
بیان استدلال: سخن منافقان شهادت رسالتبود، سخنى مطابق حقیقت،ولى خدا انان دروغ گو خوانده است.
دروغ گو بودن منافقان نظر انها سخن روى ایماننگفتند، بلکه دل، خلاف ان، عقیده داشتند; پى مىبریم دروغ، سخن برخلاف عقیده است، نه خلاف حقیقت.
نظرى نظریه
گویا دو چیز، موجب اشتباه مرد دانا شده دروغ سخن خلاف عقیدهپنداشته، نه خلاف حقیقت:
1. غفلت کاذب صفتخبر قرار مىگیرد صفت مخبر; اوپنداشته کاذب، تنها صفت مخبر خواهد بس.
2. گمان میان خبر دروغ دروغ گو ملازمه مىباشد صورت بهخاطرش نرسیده ممکن استخبر دهنده، دروغ گو باشد، ولى خبرش دروغنباشد، لذا نتیجه گرفته دروغ، سخن خلاف اعتقاد است، نه خلاف واقع.
ولى ایه شریفه اگر دلیل سخن ما نباشد، سخن نظام اثبات نمىکند، زیراسخن منافقان، راست عین حقیقتبود، ولى خود انها حقیقت گویىدروغ گو بودند، چون کلامشان خلاف واقع مىپنداشتند.
علماى بیان، استدلال نظام چنین ابطال کردهاند منافقان، دروغ گوى درشهادت دادن بودهاند.
معماى طاووس
طاووس یمنى بزرگان برادران اهل سنت مىباشد براى خویش مقامشامخى دانش قائل بوده، پندار خود معمایى درست کرده بود، حضرتامام باقرعلیه السلام بپرسید:
کدام مردمى بودند شهادت حق دادند، ولى عین حال دروغ گو بودند؟
امام فرمود: انان منافقان بودند، موقعى رسول خداصلى الله علیه واله عرض کردند ماشهادت مىدهیم تو رسول خدایى گفته انها راستبود، ولى خود انهادروغ گو بودند. (3) .
منافقان