لینک دانلود خرید پایین توضیحات
فرمت word قابل ویرایش پرینت
تعداد صفحات: 5
مقایسه اثربخشی مدارس دولتی مدارس غیر انتفاعی
در نکات مثبت ومحاسن مدارس غیر انتفاعی درکشور ما خصوص وضعیت فعلی کشور توان موارد زیر مد نظر قرار داد:
1- مدارس شرایط فعلی کشور ما ودر زمان تصویب قانون تاسیس مدارس غیرانتفاعی یعنی سال 67 بـه علت محدودیت منابع مالی اموزش وپرورش که ناشی افزایش جمعیت دانشاموزان، تورم ناشی هشت سال جنگ تحمیلی وکاهش درامد دولت، پا شده راهی بـرای جلب منابع مالی جانب مردم باشد، گرچه جلب منابع مالی اموزش وپرورش میتواند راههای دیگـری داشته باشد ولــی مدارس غیــرانتفـاعی نیــز خــود یک راه حل علمی وممکن است.
2- مدارس غیرانتفاعی پذیرش مسئوولیت اموزش وپرورش فرزندان خانوادههای مرفه هزینه خود انان، منابع مالی جامعه درجهت رسیدگی وتوجه هرچه بیشتربه فرزندان خانوادههای غیرمرفه ازاد کنند بنا موازات فراهماوردن امکانات بهتر فرزندان خانوادههای مرفه هزینه خود انان، دولت تواند امکانات مالی ازاد شده خدمت اموزش وپرورش دانشاموزان غیرمرفه بکارگیرد واز طریق سطح اموزش وپرورش کل فرزندان کشور شرایط ناگوار بالا ببرد.
3- مدارس غیرانتفاعی خاظر کسب منابع مالی نیازفعالیتهای اموزش وپرورش طبق تقاضای والدین ودانشاموزان میتوانند خدمات متنوعی ارائه دهند. عبارت دیگر مدارس توانند درصورت درخواست والدین ودانشاموزان ونیز تامین منابع مالی لازم، خدمات مـورد نیـاز مـراحل مختلف رشد دانشاموزان اعم خدمات اموزشی وپرورشی ارائه نمایند.
4-از مدارس غیرانتفاعی میتوان جهت بنای الگوی تغییرات مناسب شکستن روال عادی وسنتی نامطلوب موجود مدارس مطابق اهداف تعلیم وتربیت جدید، اعمال مدیریت اموزشی مناسب ارزشیابی وسنجش رشد دانشاموزان، اجرای روشهای جدید مناسب تدریس وهمیاری، جهت ارتقاء سطح علمی واموزشی دانشاموزان وهدایت تحصیلی وشغلی مناسب استفاده کرد.ـ مدارس غیــرانتفاعی بــا انتقادهای مختلف جانب والــدین، مربیان ومعلمان مختلف مواجه میباشد که بعضی انها بیانگر نکات جدی وحساس هستند که جمله انها میتوان موارد ذیل اشاره کرد:
1- مدارس غیرانتفاعی جهت که نمیتوانند دسترس همه دانشاموزان کشور وحتی همه دانشاموزان خانوادههای مرفه قرار گیرد، زیرا که تاسیس مدارس بستگی میزان تقاضای موجود داشته وبه همبن جهت روستاها وشهرهای کوچک وحتی درمناطقی شهــرهای بــزرگ تاسیس نشـدهانـد. مفاهیـم «امـوزش رایـگان» و«امـوزش همگانی» و«اموزش اجباری» واز انها مهمتر«فرصت اموزش یکسان» یعنی همان مفاهیمی که سالها تبلیغ مربیان واندیشمندان بوده است میزند وهمه کودکان کشور نمیتوانند فرصت یکسان وبرابر برخوردار باشند درسطح کلان جامعه، ناقض عدالت اجتماعی است ودرسطح خرد یعنی جمعیت دانش اموزی موجب توزیع نابرابر خدمات اموزشی وتربیتی میباشند.
2- حضور وفعالیت ایــن مدارس جوار مدارس دولتی، عملا میتواند موجب دستهبندی دانشاموزان دو قشر غنی وفقیر باشد، دانشاموزان مدارس درطول دوران تحصیل خود بتدریج موضوع ونیز دوستان خود که اقشار مرفه جامعه هستند عادت کرده، اقشار غیرمرفه غافل شده وحتی انان نادیده میگیرند دانشاموزان تمایل خواهد داشت که دربزرگسالی دوستان وهمکاران خود همین دانش اموزان همکلاسهای خود که اشنایی وشناخت بیشتری همدیگر دارند انتخاب نمایند. صورت شکاف طبقاتی جامعه، گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد یعنی مدارس ایجاد وتقویت فاصله طبقاتی، سهم موثری خواهند داشت.
3- انجایی که پیشرفت تحصیلی دانشاموزان وضعیت اقتصادی، فرهنگی وجمعیت خانواده ونیز میزان سواد والدین یعنی عواملی که عموما خانوادههای مرفه نسبت خانوادههای غیرمرفه مساعدتر است دانشاموزان مرفه علاوه برامادگی خانوادگی موفقیت تحصیلی بیشتر، امکانات تحصیلی بیشتر درمدارس غیرانتفاعی برخوردار شده نظر تحصیلی بردانشاموزان دیگر پیشی خواهند گرفت بدین ترتیب دانشاموزان امکان قبولی بیشتر ازمون ورودی دانشگاه وتصدی مشاغل مهم وکلیدی برخوردار خواهند شد که دراین بین نقش خانواده واقتصاد خانواده نقش موثرتری جای عواملی نظیر تلاش وکوشش، استعداد، توانایی، پشتکار، هوش وغیره خواهد داشت.
4- مدارس غیر انتفاعی جهت پرداخت دستمزد بیشتر معلمان خود، معلمان موفقتر خدمت میگیرند وبدینترتیب ضمن تضعیف مدارس دولتی جهت داشتن معلمان اثربخش، دانشاموزان مدارس غیرانتفاعی دروضعیت تحصیلی مساعدتری قرار دهند، علاوه امکان فراهم میاورند که معلمان، دوره کم تجربگی وناپختگی خود کلاسهای پرجمعیت مدارس دولتی گذرانده وبا احراز اشتهار سخت کوشی، جدیت، علاقهمندی ونظایر ، روانه مدارس غیرانتفاعی شوند وخدمات اموزشی خود درکلاسهای کمجمعیت انجا پیبگیرند.
همچنان که روند درمدارس روس نسبت مدارس شهری صادق است معلمان ممکن است نه تنها فقط خاطر پرداخت اضافه دستمزد بلکه حتی خاطر داشتن ازادی عمل بیشتر نشان دادن تواناییهای بالقوه خود ونیز دلایل دیگر نظیر انگیزه کسب موفقیت وشایستگی که امکان ارضاء انها ونیز قدردانی وبه رسمیت شناخته شدن انها درمدارس غیرانتفاعی بیشتر است، جلب مدارس شوند، هر حال زمانی که«انتخاب» وجود دارد چه جانب مدارس غیرانتفاعی انتخاب معلمان وچه جانب معلمین انتخاب مدارس احتمال جذب وجلب معلمان موفقتر وجود دارد.
بدینترتیب مدارس خصوصی طور کلی ومدارس غیرانتفاعی کشور ما طور اخص دارای معایب ومحاسن متعددی بوده وتماما عیب ویا سراپا حسن نمیباشند ونمی توان بدون توجه نکات مثبت ومنفی مدارس ونتایج تحقیقات علمی، صرفا تکیه یک چند دلیل نظری واحتمالا عاطفی انهم بدون توجه شرایط مشخص کشور ما نتیجهگیری کرد، عنوان مثال انچه که بیش هر چیزی نگرانی عدهای مدارس غیرانتفاعی موجب شده وانان ردیف منتقدین قرار میدهد عبارت برهم زدن عدالت اجتماعی وگسترش شکاف طبقاتی ازطریق امکان اموزش بهتر بهفرزندان اقشار مرفه باشد. نگرانی گرچه خیلی بیمورد نیست ولی ازتوجه زیادی برخوردار نمیباشد زیرا که فرض نامطلوب بودن فاصله طبقاتی وگسترش توسط مدارس غیرانتفاعی عوامل پرقدرت تر دیگری نظیر سیاستهای اقتصادی درکشور، وجود دارد که نقش انها درایجاد فاصله طبقاتی مراتب بیشتر ازمدارس غیرانتفاعی میباشد. همچنانکه وجود مدارس استعدادهای درخشان ویا مدارس نمونه دولتی ونمونه مردمی که دردستهبندی دانشاموزان ونخبهگرای توان بالقوه بیشتری برخوردار بوده ونقش مدارس دولتی مقایسه انها کمرنگتر است ویا اموزش عالی رایگان که هزینه دراغلب کشورها عمـوما بیست برابر هــزینه امـوزش ابتدایی ومتــوسطه است که ازمحل درامدهای دولت متعلق همه اقشار مردم صرف تحصیل فرزندان خانواده مرفه ودانشگاهها میگردد زیرا درصد بیشتری ازپذیرفتهشدگان دانشگاهها رافرزندان خانوادهمرفه وشهریتشکیلمیدهندتااقشارکمدرامد وروستایی.