لینک دانلود خرید پایین توضیحات
فرمت word قابل ویرایش پرینت
تعداد صفحات: 8
نقش تلقین زندگی انسانها
چند نمونه فراموش نشدنی باعث تغییر نگرش پزشکان روانشناسان شد. یک زندانی قص فرار داشت بطور مخفیانه خود یکی اتاقکهای قطار جا داده بود بعد حرکت فهمیده بود یخچال قطار قرار دارد. زندانی مطمئن بود طی چندین ساعتی یخچال قرار دارد منجمد خواهد شد دقیقا کار شد. اما بعد رسیدن مقصد مشاهده کردند زندانی یخ زده حالی یخچال قطار خاموش بوده است نشان دهد شخص زندانی خود تلقین کرده منجمد خواهد شد تلقین او حکم یک تصویر ذهنی مطابق افکار او داشته همین باعث شده سلولهای بدن وی واقعا سرما حس کرده کم کم منجمد شود.
نمونه دوم ازمایشی بود پیشنهاد یکی روانشناسان دو تن مجرمین محکوم اعدام انجام شد. ازمایش صورت بود مجرم اول چشمانی بسته حضور مجرم دوم بریدن شاهرگ دستش او مجازات رساندند. هنگام نفر دوم چشمان خود شاهد مرگ او اثر خونریزی شدید بود. سپس چشمان نفر دوم بستند بار شاهرگ دست وی فقط تیغه خط کشیدند حین کیسه اب گرم بالای دست وی شروع ریختن کرد حالی بود دست او هیچ وجه زخمی نشده بود. اما شاهدان یعنی پزشکان روانشناسان کمال ناباوری دیدند مجرم دوم پس چند دقیقه جان خود دست داد چراکه او مطمئن بود شاهرگ دستش مانند نفر اول بریده شده خونریزی کند. ریخته شدن خون دست خود حس کرده است. واقع تصویر ذهنی او چنین بوده چند لحظه دیگر مانند نفر اول هلاک شود همین طور شد. نشان دهد دستگاه عصبی شما توجه انچه فکر کنید خیال کنید حقیقت دارد واکنش نشان دهد. دستگاه عصبی شما تجربه خیالی تجربه واقعی تمیز نمی دهد. هر دو توجه اطلاعاتی ناحیه مغز اختیار او قرار گیرد واکنش نشان دهد. یکی قوانین اولیه اصولی ذهن است. واقع اینطوری ساخته شده ایم. وقتی قانون افراد هیپنوتیزم شده مشاهده کنیم شک کنیم حتما نیرویی مرموز فوق طبیعی کار است. واقع انچه بینیم فرایند طبیعی عمل مغز دستگاه عصبی انسان است نه چیز دیگر.در پدیده هیپنوتیزم اگر بیمار بدرستی گفته شخص هیپنوتیزم کننده معتقد باشد کارهای حیرت اور انجام دهد بیمار رفتاری متفاوت خود نشان دهد زیرا طرز فکر باورش تغییر کرده است.
هیپنوتیزم خواب مصنویی همیشه نظر اسرار امیز بوده است زیرا همیشه فهم اینکه چگونه باور کردن تواند منجر رفتار غیر عادی انسان شود دشوار بوده است. خواب مصنویی چنان برخورد شده انگار نیرو قدرت ناشناخته کار است. اما حقیقت است وقتی شخصی متقاعد کنید قدرت شنوایی اش دست داده رفتار ناشنوایان پیدا میکند. وقتی او متقاعد کنید نسبت درد حساسیت ندارد، تواند بدون بیهوشی تحت عمل جراحی قرار گیرد میان نیروی مرموزی کار نیست .
قضا قدر اراده انسان
سئله که طول تاریخ اسلام، اندیشه افکار دانشمندان علمای اسلامی مشغول کرده کند، بحث قضاء قدر الهی ارتباط افعال انسان باشد. بحث انجا بوجود امده است که طبق روایات وارده، قضاء قدر شامل تمام پدیده من جمله افعال انسان باشند. نگاه کلی روایات، افعال انسان مانند هر پدیده دیگر طبق قضاء مقدرات که قبلا مقدر گردیده اند بوقوع پیوندد. ظاهر مطلب، حتمیت وقوع اعمال انسان باشد، انسان انجام انها ازادی استقلال ندارد.
واقعیت حقیقت چیست؟ ایا حقیق انسان انجام افعال خود مختار نیست؟ کلیه افعال او صورت جبری حتمی محقق شود؟ بحث نظرهای نهایت دامنه داری سوی علماء دانشمندان اسلامی مطرح شده اند که علم کلام گوشه بحث فلسفی مطرح گردیده اند.
ما بحث تنها دیدگاه روایتی که تفسیر توضیح کامل جامع شمار رود شیوه بسیار متین مستدل مسئله بیان کند مطرح کنم. روایت بحارالانوار احتجاج طبرسی نقل شده، متن است:
مردی بعد بازگشت جنگ صفین سوالاتی قضاء قدر امیرالمومنین (ع) کند، حضرت جواب دهند.
اولین پرسش او است « امیرالمومنین(ع)، اخبرنا عن خروجنا الی الشام ا بقضاء قدر؟ فقال امیرالمومنین (ع) نعم شیخ ما علوتم تلعه لا هبتم بطن واد الا بقضاء من الله بقدره.»
گفت امیرالمومنین (ع) بفرمائید ایا رفتن ما شام طبق قضاء قدر بوده؟ حضرت جواب او فرمایند: بلی شیخ هیچ بلندی درون هیچ وادی نرفتید جز که همه طبق قضاء خداوند قدر او بود.
فقال الرجل : عند الله احتسب عنائی الله ما اری لی من الا جر شیئا ؟ فقال علی(ع) بلی فقد عظم الله لکم الاجر فی مسیرکم انتم ذاهبون علی منصرمکم انتم منقلبون لم تکن فی شیئی من حالاتکم مکرهین.
مرد گفت : خداوند مشقت رنج ما پاداش دهد، سوگند خداوند من خود پاداشی نمی بینم. علی (ع) فرمود: بلی خداوند پاداش بزرگی شما داد طی طریق شما سمت شام که رفتید، حال بازگشت شما وقتی سوی خانه خود مراجعت کردید، هیچ حالتی شما مجبور نبودید.
همان طور که ملاحظه کنید، پرسش پاسخ اول حضرت اعمال مرتبط قضاء قدر خداوند داند، اما پرسش دوم که مرد میان قضاء قدر حتمیت افعال پیوند دهد نتیجه پاداش افعال منتفی بیند، حضرت (ع) نظر او رد کند حتمیت افعال نمی پذیرد اجر پاداش افعال طور کامل اثبات کند.