لینک دانلود خرید پایین توضیحات
فرمت word قابل ویرایش پرینت
تعداد صفحات: 37
مبانی شناخت شناسی توسعه سیاسی ایران ( رهیافت اجتهادگرا)
1. نقدی برنظریه پردازی درباب توسعه سیاسی
درادبیات مربوط توسعه " دگرگونی" هر گونه تغییری وضع شرایط موجود اطلا ق میگردد. اساس، دگرگونی اجتماعی هر نوع تغییری ساختارها روابط اجتماعی میگیرد دگرگونی اقتصادی برهر گونه تغییری درالگوهای تولید توزیع دلالت میکند. درحالی دگرگونی سیاسی تحول رهبری سیاسی، فرایندها نهادهای موجود مربوط است. اما هر سر نوع دگرگونی نکته دارای اهمیت است هیچک انها دارای بار ارزشی نیستند خود تنهایی نه مطلوب ، نه نامطلوب تلقی نمیشوند بلکه صرفا بیانگر تفاوت میان وضع کنونی گذشته هستند.
" توسعه " کلیترین کاربرد ان، یکی صورتهای خاص تغییر دگرگونی است. توسعه، تغییر هدف دار حصول هدفی خاص است. جامعه مثابه فرد مراحل گوناگونی رشد تکامل طی میکند حد مشخصی بلوغ فیزیکی فکری برسد. درتوسعه سیاسی ، باید نقطه شروع پایان فرایند مشخص میزان توسعه نیافتگی سیاسی تعیین کرد (1) .
درادبیات توسعه سیاسی (2) ، اصطلاح گاهی معنای نوسازی سیاسی (3) تلقی میشود. گابریل الموند جیمز کلمن نوسازی سیاسی فرایندی میدانند موجب نظامهای سیاسی سنتی غیر غربی ویژگیهای جوامع توسعه یافته کسب میکنند. (4) نظر دو نویسنده ویژگیهای مزبور عبارتند از: جاذبه شهرگرایی، بالابودن سطح سواد ودرامد، وسعت جغرافیایی اجتماعی، میزان نسب بالای اقتصاد صنعتی، توسعه شبکههای ارتباط جمعی مشارکت همه جانبه اعضای جامعه فعالیتهای سیاسی غیر سیاسی. دراغلب موارد نویسندگان، نوسازی سیاسی دربرابر سنت گرایی قرار داده، براین اساس، معتقدند جامعهای توسعه سیاسی دست مییابد حالت سنتی خارج شود صورت مدرن دراید. علوم اجتماعی دانشمندانی مانند ماکس وبر تباین میان جوامع سنتی مدرن تاکید کردند، چنین الگوهای ایدهالی نظریههای توسعه نوسازی سیاسی تحت تاثیر خود قرار داد: ایزن اشتات الهام نظریه وبر تحت تاثیر تالکوت پارسنز نوسازی سیاسی صورت ساختارهای سیاسی متنوع تخصصی شده توزیع اقتدارسیاسی میان کلیه بخشهای جامعه توصیف کرد (5) .
دربرابراین دانشمندان،عدهای دیگر، توسعه سیاسی نوسازی سیاسی تفکیک کرده توسعه سیاسی عامتر نوسازی سیاسی میدانند. دسته نویسندگان معتقدند نوسازی سیاسی بطن توسعه سیاسی جای میگیرد. دراین روند، ویژگیهای کنش متقابل میان ساختارها کارکردها ابتکار نواوری، وجود ساختارهای انعطاف پذیرو تخصصی شده وجود چارچوبهای خاص توسعه دانش مهارتها میدانند. انها معتقدند نوسازی سیاسی میتوان فرایندی تلقی کرد دران نقشهای کارکردی جامعه سازندگی تولید مبادرت میکنند (6) . مجموع مطالعات توسعه نوسازی سیاسی سه رهیافت مطالعات مربوط فرایند اجتماعی، مطالعات تاریخی- مقایسهای، مطالعات سیستم- کارکردی درادبیات توسعه انجام شده است (7) .
پس جنگ جهانی دوم نویسندگان علوم سیاسی نظریه پردازی درزمینه نوسازی وتوسعه سیاسی کشورهای غیر غربی پرداختهاند، گرایش کلی مطالعات جهت بهره گیری تجارب جوامع غربی بوده است. اساس هر گونه تحولی درکشورهای غیر غربی فرایند تاریخی توسعه نوسازی غرب تطابق داشته، مطلوب تلقی شده است جریانات خلاف فرایند عنوان عقب ماندگی تعبیر تفسیر قرار گرفته است. چنین برخوردی نسبت جهان غیر غربی سبب گردیده نویسندگان رشته دور واقعیات موجود، نظریه پردازی درباب نوسازی توسعه سیاسی اقدام کنند. اعتبار بخشیدن نظریههای توسعه سیاسی جوامع ضروری است دادههای تجربی مبتنی مطالعات مربوط جوامع غربی است، تجدید نظر کلی عمل اید حتی برخی موارد چارچوب رهیافتهای جدید متغیرهای اساسی تری وارد کرد. هر چند مطالعات نوسازی توسعه سیاسی پایه تجارب تاریخی غرب بسیار سودمند است اما نظر میرسد ضعف مطالعات است جای تجزیه تحلیل درک جوامع غیر غربی بعد تاریخی فرهنگی ، تلاش کردهاند جنبههای انتزاعی جوامع سیاسی توجه کنند وسیله بتوانند راحتی وضعیت جوامع غیر غربی الگوها نظریات خود تطبیق دهند اعتبار نظریات خود بیافزایند. اکثز اثار نویسندگان مطالعات مفروضاتی میخوریم اغلب موارد اغوا امیز است. مفروضات نوعا دو عامل نشات میگیرد: پذیرش چون چرای نظام حکومتی دولتهای غربی وسیله کشورهای غیر غربی منظور مبادلات تجاری د رسطح بین الملل اندازهای ملی عامل دوم گرایش نخبگان سیاسی جوامع غیر غربی انگارههای سیاسی، اجتماعی اموزشی غرب وتعهدات انها ساختن نهادهای سیاسی مانند غرب دوران پس استعمار. مجموعه مطالعات پس جنگ دوم گرفتار تعصبات ذهنی انتخابی میباشند. وجود دگمهای علمی مانع است کلیه متغیرها بررسی کرد. عبدالعلی قوام دگمها درپنج دسته تعصب دسته بندی میکند (8) :
· تعصبات مفهومی: غربیها نسبت واقعیات زندگی اجتماعی وسیاسی پیچیدگی دگرگونیهای مستمر جوامع غیر غربی حساسیت اندکی داشتهاند، حتی شرایطی پژوهشگران واقعیات پیچیدگیها پی میبرند، صددند انها براساس تجارب تاریخی، اجتماعی وسیاسی کشورهای اروپای غربی امریکای شمالی توضیح دهند. بنابراین نویسندگان مزبور توضیحات مفهومی برداشتی