لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 71 صفحه
قسمتی متن :
در سالهای ابتدای مشروطیت دو برادر به نامهای نریمان فریمان نام میبرند که این دو فصلهای مختلف سال به کارهای تقلید دست میزدند مثلا روزهای نخست بهار عید نوروز، این دو هیئت لباسهای مخصوص حین عبور بازار محلهها به خواندن شعر وصف بهار میپرداختند گاهی این کار همراه سازی محلی انجام میگرفت. این دو هنگام عبور بازار محلهها مژده نوروز میدادند امدن بهار شادی میکردند بازیهائی جهت تشویق مردم به امدن عید اجرا مینمودند.
گاهی یکی انها لباس سفید به تن میکرده دیگری جامهای سبز رنگ، رو روی هم رجز خوانی میکردند. رنگ لباس این دو تمثیل هایی زمستان بهار بود. انکه جامه سفید به تن داشته، یعنی زمستان، شرح سختیها اتفاقاتی که به همراه زمستان سرما او گذشته بازگو میکرده دیگری جامه سبز رنگ طراوات تازگی انچه به ارمغان خواهد اورد داد سخن میداده. انگاه پس کشمکش تن به تن، بهار زمستان مغلوب میکرد پیروز جای میماند.
از بازیهای دیگری که به این دو برادر اشاره شده، مراسمی بنام عمرکشان است که هر سال دهم ربیع الاول یعنی روز فوت عمر خلیفه دوم برگزار میکردهاند این قبیل مراسم غالبا محلات شیعه نشین کرمانشاه برگزار میشده محتوای انها اسطوره غضب بوده که بازمانده مراسم مغ کشی (مگا فونیا) ایران باستان است.
بازی دیگری که سالخوردگان به خاطر دارند، بازی ای است شبیه میر نوروزی ( توضیح کامل پایان مقاله) حاکم یک شبه ان به این صورت بوده که جلو (حسینیه معاون الملک) - واقع بخش دوم کرمانشاه جنب رودخانه ابشوران - که محوطهای وسیع داشت، تخت صندلی میگذاشتند یک رهگذر که عموما یک کرد روستایی بدون امادگی قبلی برای احراز مقام حکومت انتخاب مینمودند سپس، لباسهای مندرس تکههای استخوان به همراه خرمهره هایی به او میاویختند او به عنوان حاکم موقت صندلی بارگاهی قرار میدادند او به جای پادشاه حاکم واقعی حکمهایی مسخره صادر میکرد، این فرمانها اگر چه غیر منطقی بودند اما برای تماشاگران خالی تفریح نبود. نکته قابل توجه این نوع بازیها اشاره به ظلم جور حکام عدالت خواهی مردم اینکه حکومتها دارای قدرت لایزال ابدی نیستند بود.
ویلیام ایگلتون جونیر کتاب خود (جمهوری 1946 کردستان) چاپ 1963 اکسفورد به قدیمیترین نمایش صحنهای به شیوه مدرن کردستان ایران، اشارات جالبی دارد. این نمایشنامه اپرایی که ماه مارس 1945 قبل حوادث جمهوری مهاباد به وسیله جوانانان هنرمند کرد مهاباد صحنه امد لحاظ تاثیر گذاری بی مانند بود. نمایش، دایکی نیشتمان (مام میهن) نام داشت که به زبان کردی یک پیام ناسیونالیستی تبلیغ میکرد. مام میهن خطر دستهایش زنجیر بود.
تمام تماشاچیان این تئاتر همراه صدای حزنانگیز گریه شیونهای فرزندان مام میهن که پشت پرده شنیده میشد، اشک میریختند پایان، حالیکه همه تماشاچیان ابراز احساسات شدید کف میزدند، مام میهن به مدد فرزندانش رهایی مییافت. برای اولین بار منطقه کردستان، به وسیله این اپرا، افکار شدید ناسیولیستی مردم بیدار گردید. ماه جولای 1945 که این نمایشنامه منطقه اشنویه که تحت تسلط نظامیان روس به صحنه امد، یک افسر روسی که مسئول ان نواحی اجرا به شدت انتقاد کرد گفت که پیام ان کاملا ضد ایرانی است باید این پس نقش منفی شیطانی اپرا یک نفر لباس افسری المانی اجرا کند پایان، فرزندان مام میهن کمک چند افسر روسی، وطن خطر تیره روزی برهانند بدین ترتیب تغییرات کلی متن وارد شد.
نقش مام وطن مرحوم عبدالله نهری شمزینی بازی میکرد که صورت بسیار خوب گیرایی داشت پائیز سال 1360 فوت نمود. همچنین سیروس حبیبی سید عبید الله ایوبیان مرکزی نقش دو تن فرزندان عهده داشتند. اشعار این اپرا مرحوم استاد عبدالرحمن شرفکندی (هه ژار) سروده بودند.
همین نویسنده دنباله به نمایش سنتی میر نوروزی اشاره میکند مینویسد: مدت زمانی که این نمایشنامه تاثر عمیق خود میکرد یکی دیگر رسوم عجیب مردم مهاباد ظاهر توانست به طور چشمگیری تاثیرات ملی جای بگذارد. ان زمان رسم این که اگر کسی میتوانست مدت مدیدی قیافه حالت جدی بخود بگیرد نخندد او میر شاهزاده میکردند که ان صورت کلاه لباس ویژهای میپوشید همراه عدهای جمله یک دلقک، خیابانهای شهر راه میافتاد همه کاملا فرمانروایی حکومت میکرد. میر میتوانست به یک ثروتمند دستور دهد که فلان مقدار اموالت به فلان ادم فقیر بده هر دستور دیگری که حتما قابل اجرا بود. هنگامیکه میر کوچه خیابانهای شهر میگشت، مردم انواع حرکات مضحک گفتههای خنده اور سعی خنداندن او داشتند شاید میر بخندد انان حد مرگ او کتک بزنند قدرت ساقط کنند. ریشههای این کار بیشتر به اداب رسوم ما اروپائیها شباهت دارد به اداب اسلامیولی اینکه سرچشمه اصلی ان کجاست مشخص نیست. سال 1945 دستورات فرامین میر، به ویژه جمع اوری قوای نظامیو مسلح طرف مردم، ارزش خاصی تاریخ ناسیونالیسم کرد به دست اورد.
2- نمایش رادیویی
دکتر عزالدین مصطفی رسول (نویسنده، منتقد محقق مشهور کردستان عراق) میگوید:در اواخر سال 1948 اولین گروه نمایش رادیویی کردی عراق به سرپرستی محوریت بازی شمال صائب، کارگردانی عبدالله عزاوی، چند خواننده مرد زن جمله علی مردان، نازدار اسمر فرهاد چند نوازنده چندین بازیگر جمله خود ایشان به نویسندگی اجرای نمایشهایی رادیویی که بیشتر شامل توصیههای بهداشتی تشویق به تحصیل سواد