سامانه بازاریابی فایل های دانشجوئی

جستجو پیشرفته فایلهای دانشجویی از سایت های مختلف علمی ایران

سامانه بازاریابی فایل های دانشجوئی

جستجو پیشرفته فایلهای دانشجویی از سایت های مختلف علمی ایران

تحقیق علم اسلامی مدیریت اسلامی ص


لینک دانلود خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع :  .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )

تعداد : 10 صفحه


 قسمتی متن : 

 

علم اسلامی،مدیریت اسلامی

 

تبیین مفهوم مدیریت اسلامى

استاد مصباح یزدى

تعبیر "مدیریت اسلامى" حاکى است که مدیریت مى تواند داراى دو وصف "اسلامى" "غیراسلامى" باشد، اینروى سوال، مطرح مى شود: چه ارتباطى بین مدیریت عنوان یک علم بین اسلام عنوان یک دین، وجود دارد؟

این پرسش واقع یکى جزئیات پرسش عامتر کلى ترى است است: علوم فنون مختلف، بویژه علوم انسانى، چه ارتباطى ادیان خصوصا دین اسلام دارند؟

پاسخ سوال، نیازمند ارائه تعریف دقیقى علم دین است.

رابطه دین معارف بشرى

1ـ توجه اینکه واژه "علم" داراى کاربردهاى متباین متداخلى است بیان همه انها اشاره تفاوتهایشان درازا مى کشد. ما اینجا تعریف مفهومى "علم" که متناسب بحث حاضر است بسنده مى کنیم:

«علم عبارت است مجموعه قضایایى که حول یک محور (کل کلى) مطرح مى شود متدهاى مناسب طبیعت قضایاى مزبور، بررسى تحقیق قرارمى گیرد».

فى المثل طبیعت قضایاى منطقى، فلسفى ریاضى متد تعقلى؛ طبیعت قضایاى فیزیکى شیمیایى متد تجربى؛ طبیعت علوم تاریخى متد نقلى، مناسبت دارد. حال، اگر فرض کنیم که همه بخشى مسائل یک علم منابع دینى مستند "وحى الهى" بیان شده اصطلاحا متدتعبدى قابل اثبات باشد مى توان قضایاى ى علم دو متد، بررسى قرار داد انها دو قسم، دینى غیردینى، تقسیم کرد. مثلا مسائل خداشناسى(بحث صفات وافعال الهى)هم بامتدتعقلى؛ قابل بررسى است که بخشى متافیزیک (فلسفه الهى) تشکیل مى دهد، متد تعبدى مستند "وحى الهى"؛ یعنى استفاده منابع دینى (کتاب سنت) قابل بررسى است که "خداشناسى دینى" نامیده مى شود.

پس صفت "دینى" براى یک علم (مجموعه خاصى قضایا) گاهى معنى است که مسائل علم، متد نقلى دینى استفاده منابع مستند وحى الهى، بررسى قرار مى گیرد.

2ـ اکنون واژه "دین" دقت قرار مى دهیم کاوش مفهوم ان، روشن شود که مطالب دینى کدام علمى مناسبت دارد چه اعتبار دیگرى مى تـوان وصف "دینـى" براى علم خاصى نظـر گرفت.

واژه دین، کاربردهاى مختلف متشابهى دارد شایعترین اصطلاح عبارت است از: «مجموعه اى عقاید که محور انها خدا ماوراى طبیعت تشکیل مى دهد اضافه سلسله اى ارزشها احکام دستورالعملهاى متناسب عقاید» عنوان یک تشبیه مى توان دین درختى تشبیه کرد که ریشه اش عقاید، تنه شاخه هاى اصلى اش ارزشهاى اخلاقى اجتماعى، سایر شاخ برگهایش قوانین احکام عملى، تشکیل مى دهد طبعا ارزشها رفتارها بدون استناد عقاید دینى همانند درختى بى ریشه خواهد بود. «کشجره خبیثه اجتثت من فوق الارض مالها من قرار»(ابراهیم:26)

دینى که طرف خداى متعال بوسیله پیامبرانش براى مردم نازل شده "دین حق" ایینهاى ساخته دست بشر "دین باطل" نامیده مى شود.

رسالت اصلى دین حق، معرفى عقاید صحیح پیرامون اصلى مسائل هستى شناسى (خدا جهان ابدى) ارائه ارزشهاى حقیقى برنامه هاى عملى موثر سعادت دنیا اخرت است، ولى احیانا منابع دینى مناسبتهایى اشاره مسائل طبیعى شناخت جهان انسان جامعه تاریخ مى شود.

بدین ترتیب، بخشهاى مهمى علوم انسانى ارتباط تنگاتنگى دین پیدا مى کند، مخصوصا دین اسلام که همه ابعاد، غناى بیشترى برخودار است منابع شناخت ان، بخصوص قران کریم، اعتبار سندیت قطعى ترى دارد.

همچنین مواردى که کتب اسمانى سایر منابع دینى، هر چند تطفلا، سخنى درباره طبیعت انسان داشته باشند ارتباطى علوم مربوطه پیدا مى کنند. هر حال، نظریاتى که متون دینى پیرامون مسائل مختلف (اعم فلسفى تجربى دستورى) دست مى اید پاسخهایى طرف دین پرسشهاى علوم، شمرده مى شود هر مجموعه هماهنگى انها مى توان علم خاصى وصف دینى حساب اورد، مانند: فلسفه اسلامى، جهان شناسى اسلامى، انسان شناسى اسلامى، اخلاق اسلامى، حقوق اقتصاد اسلامى ...

وصف "دینى" اعتبار، ناظر نوع جواب راه حلى است که دین مسائل مربوطه مى دهد چنانکه اعتبار سابق، نظر اختلاف متد بود.

همینجا تاکید مى کنیم که معارف دین حق صورتى که نظر سند دلالت، قطعى باشند هیچ نظریه علمى قطعى یقینى، تعارضى نخواهند داشت اگر تعارضى بین علم دین نظر مى رسد معلول مسامحه اسناد دینى ضعف استنباط مدارک دینى نادرست بودن فرضیه علمى است.

3ـ توجه ارتباطاتى که بین علوم بخصوص میان علوم فلسفه، وجود دارد فلسفه عهده دار اثبات بسیارى اصول موضوعه علوم مى باشد، رابطه دیگرى بین علوم دین راه فلسفه انسان شناسى دینى، برقرار مى شود دین، ارائه مبادى تصدیقى اصول موضوعه خاصى که متناسب جهان بینى الهى است نظریه هاى علوم، اثر مى گذارد. مثلا دانشمندى که معتقد خدا تدبیر حکیمانه اوست اعتقاد جهان غیب ماوراء طبیعت روح مجرد حیات ابدى مختار بودن انسان دارد، نظریه هاى ماتریالیستى جبرگرایانه روان شناسى جامعه شناسى سایر علوم انسانى نمى پذیرد جاى انهانظریه هاى موافق جهان بینى الهى انسان شناسى دینى مى گزیند.

از سوى دیگر، همین علومى که اصول موضوعه خود فلسفه مى گیرند نوبه خود اصول قواعدى اختیار علوم فنون کاربردى دستورى قرار مى دهند، چنانکه قواعد روان شناسى جامعه شناسى، استفاده علوم تربیتى مدیریت، قرار مى گیرد طبعا اثارى که فلسفه دین دریافت داشته اند علوم کاربردى، منتقل مى کنند.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.