سامانه بازاریابی فایل های دانشجوئی

جستجو پیشرفته فایلهای دانشجویی از سایت های مختلف علمی ایران

سامانه بازاریابی فایل های دانشجوئی

جستجو پیشرفته فایلهای دانشجویی از سایت های مختلف علمی ایران

تحقیق عدالت اجتماعی


لینک دانلود خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع :  .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )

تعداد : 24 صفحه


 قسمتی متن : 

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

عدالت اجتماعی

مقدمه

مسئله عدالت وجود اینکه یک مسئله اجتماعی، سیاسی اقتصادی است، ولی نظر مکتب شیعه انقدر مهم است که کنار پنج اصل اعتقادی یعنی توحید، نبوت، معاد، عدل امامت قرار گرفته است. همین دلیل عدالت باید یک مسئله فراگیری باشد نمی‌توان عدالت فقط اختصاص یک بعد زندگی اجتماعی مردم تلقی کرد. اینکه کنار اصول اعتقادی مسلمانها قرار گرفته، مانند همه اصول اعتقادی باید فراگیر باشد.

عدالت انقدر مهم فراگیر است که اعتقاد شیعه، عدالت خداوند شروع می‌شود، نظر شیعه راس حکومت باید عادل باشد، امام باید عادل باشد، مرجع‌تقلید قاضی باید عادل باشند. هیچ کسی نیست که حکومت قرار بگیرد عدالت برخوردار نباشد، اگر عادل نباشد مشروعیتش دست می‌دهد. پس حقیقت ارکان جامعه عدالت بستگی دارد. عدالت فراگیر شامل دو بعد بسیار مهم است. اول عدالت سیاسی دوم عدالت اقتصادی. ادبیات ما وقتی صحبت عدالت اجتماعی می‌شود، عموما سراغ مقابله فقر سراغ عدالت اقتصادی می‌روند، حالی که عدالت سیاسی مقدم عدالت اقتصادی است. اگر عدالت سیاسی نباشد، عدالت اقتصادی بوجود نمی‌اید اگر ایجاد شود خود خود بین خواهد رفت. اولین انحرافی که صدر اسلام شروع شده است، انحراف عدالت اقتصادی نبوده، بلکه انحراف عدالت سیاسی بوده است. خلیفه دوم فردی بسیار زاهد بود. زهد او حدی بوده که کتب تشیع ذکر شده است. او مشکل عدالت اقتصادی نداشت، مشکل او عدالت سیاسی بوده است. پس اولین انحراف که شروع می‌شود، عدالت سیاسی است دومین انحراف که دوران عثمان اتفاق افتاد، عدالت اقتصادی می‌باشد. یعنی عدالت اقتصادی یک فاصله زمانی عدالت سیاسی انحراف کشیده می‌شود.

فهم عدالت سیاسی ساده شفاف است. عدالت سیاسی یعنی اینکه هر کسی جای خودش باشد. انهایی که کوچکند بزرگ نشوند انهایی که بزرگند کوچک نشوند. اینکه امیرالمومنین فرمود من همه غربال می‌کنم! انهایی که پایین رفته‌اند، بالا بیایند انهایی که بالا هستند پایین بروند؛ یعنی من عدالت سیاسی شروع می‌کنم ایشان عدالت سیاسی شروع کردند بعد زدودن فقر اقتصادی پرداختند. حضرت امیرالمومنین سال چهارم حکومت خویش، خطاب جمع فرمودند؛ ایا فقیری حکومت من می‌بینید؟ همه اعلام می‌کنند که ما فقیری سراغ نداریم.

اگر کسی توانایی شایستگی کسب جایگاه مدیریتی نداشته باشد بخواهد عدالت اقتصادی برقرار کند، شدنی نیست. دلیلش است کـه اینجا عدالت سیاسی مراعات نشده است. البته اگـر عـدالت سیاسی باشد ولی تلاشی استقرار عدالت اقتصادی نشود، معنای تحقق عدالت نیست.

یکی ویژگیهای عدالت فراگیر است که عدالت سیاسی اقتصادی توامان یک جامعه مستقر باشد. عدالت سیاسی عدالت اقتصادی باید توام باشند. تقدم عدالت سیاسی معنی کم اهمیت بودن عدالت اقتصادی نیست، عدالت اقتصادی ادبیات ما بد تفسیر شده است. کشور ما عدالت اقتصادی عمدتا توزیع می‌دانند. یعنی مقابله کردن فقر. اگر عدالت اقتصادی صرفا مقابله فقر باشد یک گداخانه بزرگی درست می‌شود که خلاف اسلام است روح اسلام سازگاری ندارد.

حضرت امام می‌فرماید؛ شاید یکی دلایل توجه قرض‌الحسنه است که اسلام گداپروری مخالف است. اگر قرضی می‌گیرید باید برگردانید. یعنی باید کار کرد، تولید کرد بتوان قرض پرداخت. پس عدالت اقتصادی تنها یک جنبه توزیعی ندارد، بلکه تولید است یعنی دادن فرصتهای برابر همه. امروز  کسانی شهرهای کوچک روستاها هستند علی‌رغم استعداد فوق العاده‌ای که  دارند می‌توانند تولید کنند؛ فرصتی ظهور بروز تولید سرمایه‌گذاری پیدا نمی‌‌کنند لذا یک محرومیت تاریخی روستاها شاهد هستیم. وضع حتی شهرها قابل مشاهده است. میزان برخورداری یک شهروند تهرانی خدمات شهری 200 هزار تومان، یک اصفهانی 50 هزار تومان کسی که اراک زندگی می‌کند 20 هزار تومان است. حالا شما می‌توانید شهرها روستاهای خودتان محاسبه کنید مقایسه دست بیاورید. میزان برخورداری شهرها خدمات باعث مهاجرت روستا شهرها می‌شود. یعنی انجاهایی که رفاه بیشتر است، ولو شغل نباشد. افراد تهران احساس رفاه بیشتری می‌کنند. پس عدالت اقتصادی، عدالت تولیدی است عدالت توزیعی. عدالت تولیدی یعنی دادن فرصت‌های برابر کسانی که استعداد تولید دارند. چه کسی که شهر است چه کسی که روستا زندگی می‌کند. عدالت توزیعی یعنی باید صاحبان درامدها ثروتمندان بگیرند کسانی که قدرت کار، درامد تولید ندارند بدهند فقر انها دور کنند. بنابراین ما یک عدالت فراگیر اسلام روبرو هستیم. اولا عدالت سیاسی مقدم عدالت اقتصادی است. ثانیا عدالت اقتصادی تنها مقابله فقر نیست.

اگر عدالت سیاسی نباشد شایستگان حکومت حذف ادمهای ضعیف ناکارامد اداره کشور بدست می‌گیرند. وقتی که افراد ناکارامد اداره یک کشور بدست گرفتند، قادر نخواهند بود که عدالت اجرا کنند.

عدالت اسلام مقابله فقر است مترادف کارامدی است. اما غرب وقتی می‌گویند عدالت اجتماعی، بیشتر تامین اجتماعی فقرزدایی توجه است بیشتر جنبه‌ عدالت دنبال می‌کنند. اما اسلام کارامدی جزئی عدالت است. مخصوصا عدالت سیاسی یعنی حکومت شایستگان. اگر حکومت شایستگان نباشد افراد ناکارامد بخواهند عدالت اقتصادی تحقق ببخشند، باعث می‌شود که همان عدالت اقتصادی تحقق پیدا نکند. ثانیا اگر ما عدالت اقتصادی عدالت تولیدی حذف کردیم، پس چه کسی ثروت تولید بکند؟ باید ثروتی تولید بشود فقر بین برود.

لذا ما بین عدالتخواهان سه گروه مواجه هستیم. یک گروه صرفا عدالت توزیعی اعتقاد دارند، گروه دیگر عدالت تولیدی معتقدند می‌گویند شما فرصت‌های برابر اختیار همه قرار بدهید، فقر خودش بین می‌رود، لازم نیست گروهی راه بیفتند فقر مقابله کنند. نظر من گروه سومی هستند که عدالت فراگیر معتقدند. به


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.