لینک دریافت خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 36 صفحه
قسمتی متن :
اجتماعی بودن انسان
مقدمه :
حیات هر انسان لااقل سه جنبه قابل ملاحظه بررسی :
1- لحاظ جنبه زیستی که سعی داریم مباحثی چون وراثت صفات ارثی ، جنبه مربوط وزن شکل قد حجم وظایف الاعضاء سلامت بیماری ، زشتی زیبایی ، طول عمر ، استخوان بندی ، وضع غدد ، غرائز ... بررسی قرار دهیم .
2- لحاظ جنبه اجتماعی که بحث مباحثی چون شخصیت ،رفتار اجتماعی ، طرز برخوردها معاشرت ، حدود حقوق ، طرز فکرها موضعگیریها ، اموخته مکتسبات محیط فرهنگ ، کیفیت عمل ، نحوه مواجهه مشکل ... .
3- لحاظ جنبه معنوی روانی عاطفی که ارزش حیات مباحث مربوط تشکیل شخصیت رتبت موقعیت اجتماعی انسان بحث بررسی قرار میگیرد .
با اینکه برخی ابعاد ظاهرا فردیت فرد مربوط میشدند اگر نیکو بررسی شود دور تاثیر پذیری جمع حیات جمعی نفوذ افراد اشخاص دیگر نیستند . امری چون هوش استعداد ، بیماری مادرزادی ، سلامت بیماری اعصاب وروان ، ادمی ساخته پرداخته نفوذ دیگران لااقل والدین .
وابستگی ما دیگران
وابستگی دیگران اثر گیری غیر ، چه جنبه درونی وجود چه جنبه بیرونی ادمی ، امری ا ست که لحظه تشکیل تکون جنین اغاز شده پایان عمر ادامه دارد .
ما همان اغاز تکون وجودی پدر مادر اثر گیریم بعدها تحت تاثیر اخلاق رفتار انها ،برادران خواهران هستیم انها روابطی مستقیم غیر مستقیم داریم . اعمالی که انجام دهیم بظاهر ما اساس ذوق سلیقه ماست ولی اگر نیکو تعمق کنیم همه انها متکی وظایف فردی نیستند ، مواردی بسیار مبتنی مراعات حال اشخاص افرادی هستند که ما بگونه انها تاثیر پذیرفته ایم . چون چنین جنبه مشخصه رفتاری که سبب میشود جامعه شناسان مشخصه حیات انسان اجتماعی بودن ذکر کنند .
حیات جمعی ما امری ضروری لازم ضرورت چند دید رابطه قابل ذکر بررسی .
جنبه فطری بودن :
بدین معنی که عده فلاسفه متفکران قدیم ،حتی زمان افلاطون بعد انسان موجودی اجتماعی معرفی کرده زمینه طبع فطرت مطرح کرده اند . گرچه نظر اواخر توسط روان شناسان اجتماعی تردید قرار گرفته ولی امری که شدت وابستگی انسان جمع موجبات تقویت طرفداران طرز فکر فراهم اورده .
جنبه تامین نیاز :
بدین معنی که ما یافتن توان جهت داشتن یک زندگی انسانی ارام مرفه رفع نیازهای حیات ناگزیریم جمع زندگی کنیم . تفاوتهای حیات جمعی انسان حیوان یکی همین مساله که انسانها سایه عقل خردی که دارند دریافته اند باید جمع زندگی کنند بتوانند نیازهای یکدیگر تامین کنند . ما عقلا دریافته ایم که گذران زندگی نیاز کمک گروههای بسیاری داریم که حتی برخی انها نمی شناسیم . مساله تنها رفع نیاز مطرح نیست که غنا بخشیدن زندگی دستیابی رفاه مطرح .
حاصل حیات اجتماعی
حاصل حیات اجتماعی چیست ؟ میتوان گفت : حاصل نجات تنهایی انزوا ، تامین نیازها ، رسیدن مقاصدی که ادمی تنهایی نمی تواند بدان دست یابد مثل ازدواج تولید نسل ، دستیابی حقوق ، قواعد مقررات نجات حیات حیوانی ، پذیرش انجام مسئولیت ،طی طریق سوی رشد تکامل سرانجام وصول مقام حزب الهی .
اجتماع همه گاه جزئی تفکر ما تجارب زندگی ماست . اساس حیات ما معنی پیدا کند فرد جزئی کل میشود سطه اقتدار پیدا کند .
در عین حال وجود همه بحث موضوع تاثیر اجتماع ارزش خواست اراده منکر نیستیم . اداء تکالیف مسئولیت ما بدون نفوذ اراده ما نیست تاثیر عقل اراده انسان سرنوشت سازی خود منکر نیستیم .
لزوم ضابطه اخلاق
گفتیم انسان موجودی اجتماعی . زندگیش دائما کنار مردم مردم . مقیاس بس وسیع دیگران نیازمند تامین سعادت رفاه خود ناگزیر دیگران همکاری همگامی کند . میان جمع البته مواردی نه جمع .
انسانها برابر سرنوشت یکدیگر مسئولند یکدیگر تاثیر تاثر دارند . هر کدام حدود مسئولیت خود گام برمیدارند ولی حاصل ایفای مسئولیت دیگری میرسد . بدین سان انجام وظیفه اش نمیتواند تنها اساس ذوق خواست شخصی باشد .چون دیگران موثر انها بایست بگونه او تاثیر نظر داشته باشند .