لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 5 صفحه
قسمتی متن :
دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران طی 22 سال گذشته
برگرفته متن مصاحبه حجه الاسلام علم الهدی
اینک که استانهایام شکوه بیست دومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی قرار داریم، بران شدیم که مقارن ایام، نگاهی تحلیلی دستاوردهای انقلاب اسلامی دو دهه اخیر داشته باشیم. همین منظور، سعی میکنیم که نوشتار، دستاوردهای انقلاب اسلامی طی بیست دوسال گذشته، زمینه «ارائه الگوی عملی حکومت دینی»، «ایجاد جریانهای فکری نوین اسلامی»، «ایجاد جریانها جنبشهای سیاسی جدید»، «بیداری جنبشهای احیاگری شرق»، «بازیابی هویت دینی ملی» احیانا، برخی موارد دیگر بررسی کنیم. ضمن که مساله «چالشها افات انقلاب اسلامی» «نقش اموزش عالی، خصوصا دانشگاههای دینی تداوم انقلاب» اشارهای خواهیم داشت.
قبل هر چیز، باید یاداور که ظهور دستاوردهای انقلاب اسلامی، محورهای پنجگانه فوق، شکل مطلوب کامل نبوده است. گرچه پس مدتهای مدیدی، جریان انقلاب اسلامی توانستیم، نخستین بار، یک حکومت دینی میان امت اسلام اقامه احیا کنیم، ولی، توجه مشکلات چالشهای پیش امده، ارائه الگوی کامل حکومت دینی ممکن نشده امر، فقط صورت محدود عملی گشته است. تعلیل مطلب میتوان گفت که جریان انقلاب، هر چند ما رژیم سابق ساقط نمودیم، اما ساختار اجتماعی، بطور کامل دگرگون نشده، واقع، همان ساختار پیشین ادامه یافت. وجود چنین ساختاری ـ ولو حکومتی ماهیت دینی ایجاد کردیم ـ لکن، حفظ رعایت برخی مشابهتها حکومتهای متداول موجود جهان گریزی نبود. لذا، طبیعی که ساختار تشکیلاتی حکومت، جریان شکل دینی، کاملا منطبق نباشد. موید معنا، کلام امام(ره) میباشد که مدتها پس تشکیل حکومت اسلامی کشورمان، اظهار داشتند که «هنوز (فقط) بویی اسلام مشام میرسد.»
وانگهی، عدم موفقیت پیاده ساختن حدود الهی عنوان مانع دیگری راه ارئه الگوی عملی حکومت دینی کشورمان، میتوان برشمرد؛ انجا که حتی، اجرای مصوبه «قصاص دیات» کاستیهایی روبرو بوده است. وجود، نمیتوان ادعا کرد که حقایق دینی احکام متعالیه اسلامی همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی (قضایی) …. درجامعه پیاده شده است. ناصواب اگر بگوییم، هر انچه واجب شرعی است، صورت حکم قانون، منصه ظهور اجرا رسیده است. فیالمثل، بخش اقتصاد، کار برنامهریزیهای اقتصادی لحاظ عدالت اجتماعی، چندان توفیقامیز نبوده است. سیاستگذاریها برنامهریزیهای سیاسی نیز، محوریت تمام اصول ارزشهای دینی همراه نبوده است. علیرغم ان، ارائه الگوی عملی یک حکومت دینی، اندازهای موفق بودهایم. دست کم، طول بیست دوسال، اولویتهای حکومت دینی، حدی مشخص شدهاند. بعلاوه، جهاتی نظیر تثبیت اجرای بسیاری ارزشهای انسانی، ایجاد گرایش دلبستگی مردم نظام حاکم رابطه عاطفی میان دولت مردم، خوب عمل کردهایم. تعبیر رساتر، نقطه قوت توفیق نسبی که خصوص ارائهالگوی عملی حکومت دینی داشتهایم، «روند مردمی بودن حکومت دینی» باز میگردد، که نسبت حکومتهای سکولار، اصالت عمق بیشتری برخوردار است.
تا جا دانستیم که یکی موانع ارائه الگوی عملی یک حکومت دینی، باقی ماندن ساختارهای اجتماعی گذشته است. حال، پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان ساختارهای اجتماعی پیش انقلاب متحول ساخت؟ چه راهکارهایی زمینه میتوان ارائه کرد؟
در پاسخ، باید گفت، ساختار اجتماعی، وقتی متحول میشود که نخست، تحولی عمیق بینش توده مردم پدید اید. گرایش حکومت دینی، جریان انقلاب، دو علت عمده داشت: اول که حکومتی (دینی) داشته باشیم اقتصاد، سیاست امنیت جامعه دست گرفته نحو شایستهای رهبری کند، دیگری که مجری حلال حرام خدا ارزشهای دینی جامعه باشد. پیداست، وجود چنین بینشی، تحقق کامل حکومت دینی، امکانپذیر نخواهد بود. نیل مطلوب، باید محور تمام گرایشها خواستهها اجتماع، تنها «رضای خدا» باشد. همواره، کاری کنیم که خدا راضی باشد، هر چند، مقام تحصیل رضای حق، بسیاری جریانهای اقتصادی، سیاسی امنیتی جامعه، دچار اضطراب چالش شوند. پس، حاکمیتی جامعه باید ایجاد کرد که دغدغه اولویت نخست ان، «تحصیل رضای خداوند» عرصه زندگی اجتماعی مردم باشد. صورت، ساختاری مناسب خواهد که «تحصیل رضای حق»، اقتضای داشته باشد، نه لزوما، ساختاری مشابه سایر حکومتها.
به گمان برخی، نبود تجربه عملی حکومت دینی، مانعی فراروی تحقق عصر ما شمار میاید. که طی صدها سال ـ شهادت حضرت علی(ع) پیروزی انقلاب اسلامی ایران ـ امکان پیدایش چنین حکومتی فراهم نیامد جنبههای سیاسی اجتماعی اسلام ـ که عمدتا دراختیار سلاطین مستبد حکومتهای غاصب قرار داشت ـ عملا، جنبههای فکری، اعتقادی معنوی جدا گشت. لکن، باید توجه داشت که را، نه عنوان یک مانع، بلکه صرفا، یک نارسایی کمبود میتوان تلقی نمود. مانع، عمدتا «جریانهای غیردینی» هستند که صورت تشکلها، سازمانها نهادهای اجتماعی، برابر تحقق اجرای حکومت دینی مقاومت کرده انجا که برنامههای دینی عامل دور سازی خود مواضع قدرت میبینند، اجرای کارشکنی میکنند.
بحث بعدی، «ایجاد جریانهای فکری نوین» عنوان یکی دستاوردهای انقلاب اسلامی است. خصوص، تفکر برداشتی که امروزه، نسبت اسلام جامعه ایجاد شده،با انچه پیش انقلاب وجود داشت، اصولا قابل قیاس نیست. پیروزی انقلاب، حقیقت، دین محدوده مساجد حسینیهها چهره صرفا مراسمی خارج ساخته کنار تمام قدرتها معادلات سیاسی جهان قرار دادیم. ترتیب، تمام دنیا ـ چه دنیای اسلام چه جهان کفر ـ دیدگاه نوینی نسبت دین دریافت نمود، که برمبنای ان، اسلام مسیحیت فرق داشته صورت یک جریان فکری مستقل، برابر استکبار ایستاده است.
ناگفته نماند، تاثیر انقلاب اسلامی ما،در رهگذر،محدود «اصل اسلام» نبوده مسائل مختلف ـ حتی جزئیات ـ مطرح است. امروزه،میبینیم که اسلام، شکل یک جریان جدی باوری قطعی کانون اندیشه افراد جلوه میکند. حالی که قبل انقلاب، نه تنها، صورت مطرح نبود، بلکه بیشتر شبیه فرضیه بود. همچنین، حال حاضر، تفسیرها برداشتهایی اسلام، مثابه عقیده اندیشهای واقعی، سوی قاطبه مردم وافکار عمومی بروز میکند که گذشته، چندان مصداق نداشت. اوصاف،انقلاب اسلامی ایران، چهره اسلام دنیا بکلی دگرگون ساخته راستای ایجاد جریانهای فکری نوین اسلامی،قرین توفیق بوده است.
محور سوم، عبارت «ایجاد جریانات جنبشهای سیاسی جدید». بطور کلی، نقش انقلاب اسلامی ما، ایجاد تقویت چنین حرکتها جریاناتی سطح جهانی ـ بویژه،در میان کشورهای اسلامی ـ انکارناپذیر است. بطوری که حرکتها جنبشهایی که بعد انقلاب، بسیاری کشورهای اسلامی پدید امد، مرهون تجریه انقلاب ما بوده منهای ان، جنبشهای مزبور، اساسا فرصت ظهور نمییافتند. وضع کنونی اسرائیل موقعیتی که بیست دو سال پیش دارا بود،قابل مقایسه نیست. فراموش نکردهایم که همهدولتهای عرب، یک جنگ شش روزه، اسرائیل شکست خورده دنبال ان، بخش عهدهای سرزمینهای اسلامی، تصرف اشغال اسرائیل غاصب درامد. اما نتیجهالهام گرفتن تجربه انقلاب اسلامی ما، یک عده جوان متدین لبنانی، استقامت پایمردی، همان اسرائیل وادار شکست نمودند.
مطلب بعدی ـ که بیارتباط بحث قبلی نیست ـ مساله«بیداری جنبشهای احیاگری شرق اسلامی» اختصاص دارد. رابطه، ما شاهد حرکتهایی بعضی بلاد اسلامی مانند مصر، عربستان سودان بوده هستیم، که عمدتا، جهت احیای اسلام ارزشهای اسلامی متاثر انقلاب اسلامی ایران میباشند. گذشته، بینش کلی جوامع جهانی نسبت ارزشهای اسلامی مقایسه دوره قبل انقلاب، تغییر اساسی کرده است.
مسالهدیگری که باید بدان پرداخت، تحلیل دستاوردهای انقلاب اسلامی خصوص «بازیابی هویت دینی ملی» است. بدون تردید، مساله، دستاوردهای بسیار مهم مسلم انقلاب اسلامی محسوب میشود. برکسی پوشیده نیست که ملت ما، رژیم سابق، هویت دینی ملی مستقلی بهرهمند نبوده غالب حرکتها جریانات فکری فرهنگی، وابسته غرب شرق بودند. انجا که حتی، هویت «ایرانی» خود یاد برده بودند. چه ذلتی بالاتر که ملتی، تحت بندگی امریکا زیست کند،به حدی که او، در اعمال هرگونه ستم، بیناموسی جنایتی، مفتوحالید بوده کسی حق بازخواست چون چرا اعمال او نداشته باشد؟
در چنان شرایطی نه تنها، ملت ما فاقد هویت دینی بود، بلکه، هویت ایرانی خود ـ حدود زیادی ـ کف داده بود. ولی امروز، وضع، کاملا متفاوت است. ایران اسلامی،به عنوان یک قطب نیرومند، بیش دو دهه، مقابل استکبار قد برافراشته، او خصومت دایمی کشورمان، کاری پیش نبرده است. وانگهی، عین حال که مساله «مذاکره رابطه ایران امریکا»، یکی مسائل عمده اصطلاح «روز بینالمللی» مبدل گشته است، نقشههای امریکا، علت عدم حضور ایران روند «صلح اعراب اسرائیل»، همواره شکست انجامیده است. ایا اینها نظایر ان، نشان بازیابی احیای هویت ملی دینی مردم ما، عنوان یکی دستاوردهای انقلاب اسلامی ندارد؟
صرفنظر محورهای پنچگانهفوق، مباحث نکات دیگری که بررسی ضروری مینماید،بحث «چالشها افات انقلاب اسلامی، بویژه توجه افق اینده» است.
بنظر میرسد، هیچگونه مشکل اقتصادی، سیاسی امنیتی، اینده، عنوان یک چالش انقلاب ما تهدید نکند. البته، دو افت عمده ـ که بخشی ان، وجود یافته چنانچه توسعه یابد، طبعا ؛ انقلاب سقوط خواهد کشاند ـ نظام ما تهدید میکند: یکی، انفکاک گرایشهای مردمی ارزشهای دینی است. چنان که میدانیم، قائمه انقلاب ما، برگرایشات دلبستگی توده مردم ارزشهای دینی،