لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 34 صفحه
قسمتی متن :
فصل اول
فصل دوم
فصل سوم
بین جهانبینى علم اخلاق تاثیر تاثر متقابل وجود دارد; زیرا یک سواخلاقیات (علم اخلاق) مانند منطقیات، طبیعیات ریاضیات علوم جزئىاست زیر پوشش «علم کلى» (جهانبینى) قرار دارد; چون علم موضوعخود راکهنفس قواى اثبات مىکند (1) ، چنانکه بخشى اینها همعلوم طبیعى اثبات مىکند، سوى دیگر علم اخلاق جهانبینىاظهار نظر مىکند; معنا که علم اخلاق، ثابت مىشود جهانبینى توحیدى، خیر، ملایم روح امرى ارزشى کمال روح ولىجهانبینى الحادى، شر، زیانبار قبیح براى روح پیامد ناگوارى دربر دارد.
در علم اخلاق، علوم نافع علوم غیرنافع شناخته مىشود. پیغمبر اکرمصلى الله علیه اله سلم ذات اقدس اله پناه مىبرد مىفرماید: «اعوذ بک من علم لا ینفع، وقلب لا یخشع، ونفس لا تشبع» چون علوم نظر نفع ضرر چند قسم تقسیم مىشود، بعضى علمها نافعند بعضى نه; بعضى علوم مانند علوم الحادى، نه تنها نافع نیستند بلکه ضرر دارند بعضى علوم نه نافع هستند نه ضار، مانند تاریخ بعضى اقوام جاهلى که هیچ نکته اموزندهاى دانستن وجود ندارد هیچ اثر فقهى مترتب نیست.
البته برخى بخشهاى علم تاریخ نسب، فواید فراوانى دارد علوم نافع شمار مىاید اما اشنایى قواعد علمى مربوط انساب تاریخ اقوامى که اثار علمى صنعتى هنرى خود یادگار نگذاشتند، صرف بیهوده عمر اتلاف وقت مصداق علمى که رسول خداصلى الله علیه اله سلم امام هفتم (علیهالسلام) باره فرمودهاند: «لا یضر من جهله ولا ینفع من علمه» .
بعضى علوم فى نفسه نافعند ولى چون مرحله عمل ننشستهاند علم نافع شمار نمىایند همان که بیان حضرت على (علیه السلام) امده: «لا تجعلوا علمکم جهلا ویقینکم شکا اذا علمتم فاعملوا واذا تیقنتم فاقدموا» مىفرماید: «رب عالم قد قتله جهله وعلمه معه لا ینفعه» . بعضى دانشمندان عین حال که عالمند، جاهلند. چون عاقل نیستند کشته جهلند علم انان حالشان نافع نیست. کسى که علم براى مقامهاى دنیا، جلب
1. مراد «علم کلى» که عهدهدار اثبات موضوع علم اخلاق سایر علوم جزئى همان فلسفه نظرى که متکفل هستىشناسى شناختحقایق (جهانبینى) «علم اعلى» تعبیر مىشود.
توجه احترام مردم برخوردارى زرق برق بیشتر طلب کند، خود ارزان مىفروشد. او عالم ولى عاقل نیست. دیگران که راه دنیا طى کردهاند، بیشتر بهتر شخص، حطام دنیا فراهم کردهاند لذت مىبرند. پس گونه علوم علوم غیر نافع شمار مىاید.
نیز حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) خطبه «همام» وصف متقیان مىفرماید: «ووقفوا اسماعهم على العلم النافع لهم» تنها باره سامعه نیستبلکه سایر اعضا هست، یعنى جز علم نافع، چیز دیگرى گوش نمىدهند; معنا که الفاظ مىشنوند معانى ادراک مىکنند ولى وقتى سودمند نبودن ببینند رها مىکنند; مثلا، درسوره «زمر» مىفرماید: «فبشر عباد× الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» انان، نخست اقوال مکاتب گوناگون مىشنوند سپس تشخیص مىدهند که کدام زیانبار کدام نافع انگاه انچه نافع دل مىسپارند گوش مىدهند. گوش فرادادن یعنى اطاعت کردن پذیرش.