لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 66 صفحه
قسمتی متن :
تحقیق باره بحران اشتغال افغانستان
بودا افغانستان تخریب نشد، شرم فرو ریخت.
چنانچه مقاله طور کامل بخوانید حدود یک ساعت وقت شما خواهد گرفت. همین یک ساعت، حداقل 12 نفر دیگر افغانستان جنگ گرسنگی میرند 60 نفر دیگر افغانستان اواره کشور دیگر شوند. مقاله توضیح علت مرگ اوارگی است. اگر موضوع تلخ خیلی زندگی شیرین شما مربوط نیست، خواندن منصرف شوید.
جایگاه افغانستان ذهنیت مردم کره زمین
در سال 2000 جشنواره پوسان کشور کره جنوبی حضور داشتم پاسخ سوال که فیلم بعدی تو چیست، گفتم: افغانستان. بلافاصله پرسش واقع شدم که "افغانستان چیست؟"
چرا چنین است؟ چرا اندازه تواند کشوری جهان مهجور باشد که مردم یک کشور اسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان عنوان یک کشور دیگر اسیایی نشنیده باشند؟ دلیل واضح است. افغانستان جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه عنوان یک کشور اقتصادی که طریق یکی کالاهای یاد اورده شود نه عنوان یک کشور صاحب علم که جهان دانش خود بهرهمند کرده باشد نه عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.
در امریکا، اروپا خاورمیانه البته وضع فرق کند افغانستان عنوان یک کشور خاص شناخته شود. اما خاص بودن معنی مثبتی ندارد. که نام افغانستان شناسند بلافاصله یکی کلمات صورت تداعی ـ معانی یاد اورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ روسیه، جنگ داخلی طولانی.
در تصویر ذهنی نه نشانی صلح ثبات است، نه نشانی ابادانی، پس نه هیچ توریستی رویای سفر اورد نه هیچ بازرگانی طمع سود.
پس چرا نباید فراموش شود؟ جا که توان کتاب لغت مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کننده مواد مخدر، ملتی خشن جنگجو بنیادگرا، که زنان خود زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. همه اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمه بودای جهان" بامیان افغانستان، که اخیرا تاثر همه کره زمین برانگیخت تمام اهل فرهنگ هنر دفاع مجسمه بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نماینده امور انسانی دبیرکل سازمان ملل مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان افغانستان دلیل فقر مفرط ناشی خشکسالی اظهار تاسف نکرد؟ چرا هیچکس دلایل مرگ ومیر سخن نمیگوید؟ چرا فریاد بلند همگان تخریب "مجسمه بودا" ست، اما کوچکترین صدایی جلوگیری مرگ انسان گرسنه افغان نمی اید؟ ایا جهان معاصر مجسمه انسان عزیزترند؟
نگارنده عنوان کسی که درون افغانستان سفر کرده تصاویر واقعی تر زنده تری کشور مردمش چشم دیده همین طور عنوان کسی که دو فیلم سینمایی فاصله سیزده سال افغانستان ساخته (اولی "بایسیکل ران" سال 1366 دومی " سفر قندهار " سال 1379) عنوان کسی که تحقیق دو فیلمی که ساخته، حدود ده هزار کتاب اسناد گوناگون مطالعه کرده است، تصویر متفاوتی افغانستان انچه ذهنیت مردم دنیاست سراغ دارد. تصویری پیچیده تر، متفاوت تر، غم انگیزتر بسا مظلوم تر. تصویری که نیازمند توجه فراموشی سرکوب. اما کجاست سعدی " بنی ادم اعضای یکدیگرند ؟! " بیهودگی نصب شعرش سردر سازمان ملل ببیند.
جایگاه افغانستان ذهنیت مردم ایران
تصور مردم ایران مبتنی همان تصویری که مردم اروپا امریکا خاورمیانه افغانستان دارند، البته کمی نزدیکتر. کارگران ایرانی، مردم جنوب شهر تهران اهالی شهرستان کارگری ایران، افغان دوست ندارند انها رقبای کارگری خود دانند طریق فشار وزارت کار ایران خواستار بازگشت مهاجران افغان داخل خاک افغانستان هستند. طبقه متوسط ایرانی معمولا افغان ادم امینی دانند که توان، حداقل یکی انها عنوان ابدارچی خدمتکار درون دفتر کار خود گماشت. بسازبفروش ها، افغان کارگران ساختمانی خوبی که بهتر معادل ایرانی خود کار کنند. احیانا مزد کمتری میگیرند، دانند. مسئولین مبارزه قاچاق مواد مخدر دانند راه حلی جز سرکوب قاچاقچیان بیرون کردن همه افغان ها، فیصله دادن همیشگی مشکل پیشنهاد نمی کنند. پزشکان ایرانی انها علت شیوع برخی بیماری که پیش ایران سابقه نداشت، جمله سرماخوردگی افغانی دانند چون جلوگیری مهاجرت نمی توانند دل ببندند، راه حل انجام واکسیناسیون داخل افغانستان دانند که زمینه موفق شدند برای