لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 5 صفحه
قسمتی متن :
بمناسبت یک صدمین سالگرد انقلاب مشروطه
یکصد سال امضای فرمان مشروطیت میگذرد،که خود پی امد حرکات انقلابی گسترده بودکه زمزمه "تاسیس عدالت خانه" طرف علمای تهران اغاز شده جانفشانی مردم اذربایجان بزرگترین رویداد تاریخ معاصر ایران فرارویید روند خود، مترقی سرامدترین افکار دموکراتیک انسانی عصر خودرا فراروی خود قرار داد. سنگلاخ قهرمانی ایثارگری گذشت پیروزی رسید. پیروزیی که بهای خیلی گران بدست امد. پیروزیی که درهرگام ان، خون پرطپش عاشق ازادیخواهان زمان برزمین ریخته شد. پیروزیی که تحقق مردم رنجهای بسیار برده دردهای زیادی کشیدند
انقلاب مشروطه، مثل هر انقلاب دیگری بستر زمینه معین اجتماعی بوقوع پیوست: بحران مالی فئودالیسم اشرافیت حاکم، تضاد سیستم فرتوت مناسبات رو گسترش سرمایه داری، غلبه نظام پولی شکستن روابط کهنه توزیع مبادله کالا، تشدید ستم ملاکین، خشونت زورگویی فراشان تفنگچی مزدور برابر مردم، واگذاری امتیازات استعماری امپریالیستها، بیماریهای اجتماعی مثل عدم امنیت، قتل، غارت چپاول و... وبه پی امد همه انها، بدبختی فلاکت دهقانان ودیگر زحمتکشان.
از اواسط قرن نوزدهم زمینه ذهنی جنبش دقیقا" بستر زمینه عینی فوق شکل گرفت. نیروی اندیشمند جامعه وجود لمس فجایع موجود نمی توانست تنها نظاره گر ساده وقایع باشد. روشنفکران جامعه روز ایران، بیش همه بدنبال بودند، بهرطریق ممکن حکومت مطلقه استبدادی پایان داده، مجلس ملی بوسیله مردم تشکیل دهند قوانین مترقی متناسب زمان تصویب رسانند. نقطه پایان گذاشتن زورگوییها، قلدریها وعدم امنیت، جامعه بشکل عادلانه متمدنانه اداره کنند.
تبریز ولیعهدنشین واقع امر، دومین شهر ایران بشمار میرفت. ویژگیهایی چند ازجمله قرار داشتن مسیر راه روسیه عثمانی تبع جذب افکار اندیشه نو طریق رفت امد، اقامت اشتغال بخشی ساکنان خود نواحی، تبریز مرکز اهمیتی فراتر یک ولیعهدنشینی قرار میداد. بطوریکه تبریز اولین شهری که مدارس سبک نوین (دبستان) ایجاد دومین شهر بعد تهران که روزنامه منتشر شد. دوره ولیعهدی محمد علی میرزا تبریز منگنه بیرحمی ستم پیشه گیهای مرد خودخواه ستمگر قرار داشت هنگامی که مشروطه خواهی ایران بصدا درامد، اهالی تبریز اولین کسانی بودند که مبارزه اورده صف ارایی تجمع نیروها برخواستند. درحالیکه تهران مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت امضاء کرده بود، امضای نظامنامه انتخابات طفره میرفت نتیجه حالت ایستایی نهضت مشروطیت داده بود. پدیده مبارزان تهران دچار بلاتکلیفی سردرگمی کرده اما وقتی تبریز انعکاس یافت حرکت دیگری سبب تحصن گروهی مشروطه خواهان کنسولگری انگلیس که ثمره تلگراف شاه محمدعلی میرزا ولیعهد که تشکیل مجلس شورای ملی نظامنامه انرا بشارت میداد. مبارزان تبریزی منتظر وصول نظامنامه دستور انتخابات تهران نماندند. حاصل گفتگوها تشکیل “انجمن تبریز” انجامید طی مدت زمان کوتاهی نفوذ اعتبار انجمن چنان بالا گرفت که ارگان انتخابی غیر رسمی قدرت بدل ولیعهد حاکم اذربایجان ناچار شناسایی شدند یک دوره حکومت دوگانه تبریز برقرار شد. انجمن که یک تشکیلات علنی بود، بوسیله “مرکز غیبی” که خود سوسیال دموکراتهای قفقاز ارتباط داشت، بوجود امد. “مرکز غیبی”، پیش صدور فرمان مشروطیت، توسط علی موسیو دستیاری حیدرخان عمو اوغلو شرکت تنی چند اگاهترین مترقی افراد تشکیل یافته بود. انجمن تبریز خیلی زود تبدیل مکتبی مهم تربیت مبارزان فعالان رهبرانی گردیدکه ستارخان یکی انها بود.
انقلاب مشروطیت پایمردی خودگذشتگی مردان فولادین پیروزی رسید ولی اهداف که وهله نخست عبارت برچیدن استبداد خودکامگی برقراری حکومت قانون بود، نیمه راه متوقف بدست گرگهایی که لباس گوسفند درامده بودند ارتجاعیونی که لباس مشروطیت بتن کرده بودند، راه انحراف پیش گرفت حکومتی کار امد که دران ملاکان بزرگی چون سرداراسعد(1)، سپهدار تنکابنی(2)،عین الدوله(3) و.. دوله و.. سلطنه ها، دست بالا داشتند. همین چنان عرصه انقلابیون واقعی تنگ کردند که، مجاهدان انقلابی اذربایجان بویژه ستارخان باقرخان بغیر مشتی تعریف تمجیدهای ظاهری اوایل کار خواری، محاصره، خلع سلاح سرکوب روزهای بعدی نصیبی نبردند بدینسان رژیم مشروطه ایران جز اسمی باقی نماند حوادث بعدی نشان داد که دوباره همان مرتجعین کشور عرصه تاخت تاز خود قرار دادند. رهبران حقیقی انقلاب، که انقلاب حال اضمحلال پایمردی جانفشانی انها نیرو گرفته کاخ ظلم ویران کرده بودند، جز خاکسترنشینی ره بجایی نبردند. بدینگونه انقلابی که نوع خود مشعلدار مبارزات ازادیخواهانه ملل شرق بود، سیر قهقرایی خود اغاز کرد.
در طی 57 سال حکومت جبارانه پهلوی ها، تمامی اماجهای انقلابیون صادق مشروطه شکست کشیده شد. لگدمال کردن قوانین مصوبه صدر مشروطیت، جامعه چند ملیتی ایران بیش پیش بحران وسیعی فراگرفت بستر هیولای جمهوری اسلامی اعماق قرون سر براورد.
و طنز تاریخ اینکه امروز بعد اینهمه نابسامانی جامعه ما عدم اجرای قوانین توسط شاهان پهلوی گرفتار شده است، اقایان (سلطنت طلب طرفداران مشروطه سلطنتی) خود تنها مدافعان مشروطه قلمدادکرده سالگرد پشت سالگرد گیرند. انگار پیشقراولان مشروطیت، علی مسیو ها، حیدر عمواوغلو ها، امیر خیزی ستارخان وباقرخان و... نبودند سلاله انقلابیون بودند نه اعقاب مستبدین ارتجاعیون!!
و تراژدی تاریخ اینکه امروز ما، بعد گذشت 100 سال، هنوز بخاطر تحقق همان شعارها افکاری مبارزه کنیم که در100 سال پیش پدران ما رسیدن انها ایثار خونشان دریغ نورزیدند بیش همه سیر قهقرایی جامعه ما هردو دوره استبدادی (رژیم پهلوی رژیم اسلامی) بروشنی نشان میدهد. امروز "ازادی" „عدالت اجتماعی" مثل 100 سال پیش، راس تمام خواسته ما قرار دارد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) ــ سرداراسعد خوانین ایل بختیاری ادم بسیار فرصت طلبی بود، سخنان منسوب اوست: “هرگاه مشروطه خواهان غلبه کردند، بیرق مشروطه بدوش کشیده، همه قسم استعداد دارم، خدمت دولت مشروطه بکنم. اگر استبداد استیلاء یافت که ما خود اول مستبد خواهیم بود.(بخشی تاریخ مشروطیت،علی دیوسالار،ص 46
(2) ــ محمد ولیخان تنکابنی“نصرالسلطنه” که بعدها سپهدار ملقب شد، فئودالهای گیلان که نقش بازوی سرکوبگر امین السلطان “اتابک” سپس عین الدوله دربرابر مردمی که ابتدا “عدالتخانه” وسپس “مشروطه” میطلبیدند، اسلحه کشیده بسیاری کشت. او محاصره تبریز توسط ارتجاع حاکم نیز، ازطرف محمدعلی شاه عنوان “رئیس کل نظام اذربایجان” برای