لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 16 صفحه
قسمتی متن :
عوامل اهداف اتحاد ملی انسجام اسلامی
ملت توان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که عامل پیوند فرهنگ اگاهی مشترک است. پیوند که احساس تعلق یک دیگر احساس وحدت میان افراد متعلق واحد پدید میاید.
سعادت مهم اصلی هدف ایجاد ملت دولت است؛ زیرا ملت دولت نهادهای اجتماعی بزرگ تری پایه بنیاد خانواده که عناصر مقومات علل غایی تشکیل رسیدن دست یابی ارامش اسایش که شکل سعادت خودنمایی کند. انسان منظور ازدواج کند تشکیل خانواده دهد کنار همسر خویش ارامش دست یابد برخی نیازهای روحی روانی مادی خود طریق براورده سازد. نیازهایی که بدون تشکیل خانواده امکان دست یابی بدان محال ممتنع سختی دشواری مضاعف دست اید. ملت عنوان خانواده بزرگی که انسان دست یابی سعادت یعنی امنیت جامع رفاه واسایش ایجاد کرده کنند. انسان همواره کوشد طریقی دو هدف اساسی دست یابد؛ زیرا بدون تحقق سعادت نه تنها دنیا بلکه اخرت نصیب او نمی گردد؛ زیرا رسیدن کمال نیازمند بستر زمینه که دو عنصر ارامش اسایش مهم مقومات مولفه تشکیل دهند. سوی دیگر، هر اجتماعی نیازمند مدیران رهبرانی که جامعه مدیریت سوی دست یابی اهداف یاری رساند. خانواده پدر عنوان مدیر مدبر عمل کند. کار ویژه دولت جامعه بزرگ خانواده ملت مدیریت تدبیر امور اجتماعی انسان است. رو، دولت ملی گذشته حال عنوان مدیران اهل تدبیر وارد صحنه اجتماعی شده اند. دولتمردان بایست رسیدن جامعه ملت اهداف اصلی یعنی سعادت تلاش کنند جامعه راستا مدیریت امور اجتماعی سیاسی جامعه تدبیر درایت هدایت نمایند. مقاله سعی شده عوامل اهداف اتحاد ملی انسجام ملی نگرش قران اتحاد ملی انسجام اسلامی بررسی قرار گیرد مطلب نظر گذرانیم . لزوم شناسایی عوامل همگرایی واگرایی مشکلی که ملت دولت رو رو هستند ناشناخته ماندن اهداف تشکیل ملت دولت نیست؛ بلکه مشکل جا اغاز شود که تغییر شرایط تاریخی واجتماعی مشکلات داخلی بحران بیرونی دست یابی اهداف مدیریت درست صحیح جامعه دچار اختلال گردد عوامل درونی بیرونی اسیب زا بحران افرین موجب شود که دست یابی اهداف غیرممکن گاه محال گردد. رو شناسایی عوامل ایجادی اتحاد موانع واگرایی اجتماعی تواند دولت ملت عبور بحران دست یابی اهداف کمک یاری رساند. مقومات مولفه ایجاد ملت ملت توان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که عامل پیوند فرهنگ اگاهی مشترک است. پیوند که احساس تعلق یک دیگر احساس وحدت میان افراد متعلق واحد پدید اید. جمله ویژگی هر ملت اشغال یک قلمرو جغرافیایی مشترک (همان کشور) احساس دلبستگی وابستگی سرزمین معین است. سوی دیگر نیروی حیاتی پیوند دهنده ملت احساس تعلق قوی تاریخ فرهنگ دین ویژه خویش زبان مشترک برمی خیزد. نظر دانشمندان علوم سیاسی ملت توان یافت که عنوان یک جماعت تاریخی دارای بافت فرهنگی خاص اما بدون خودمختاری سیاسی داشتن دولت وجود داشته باشند. معنا که عنصر دولت تشکیل دولت عنوان عامل اصلی مقوم نیست؛ بنابراین ملت بدون دولتی توان صحنه تاریخی اجتماعی ملل یافت. نظر اندیشمندان، پیوند مستقیم مفهوم ملت دولت امر تازه که تاریخ پیدایش ملی گرایی ناسیونالیسم جدید دولت نوین فراتر نمی رود مربوط تحولات فکری سیاسی اجتماعی اروپا دو سده اخیر است. رو، اگاهی ملی معنای تعلق ملت لزوم تشکیل دولت ملی داشتن قدرتی دولتی متعلق خود، پیشینه طولانی ندارد. همین دلیل واژه ملت گذشته معنای سیاسی امروزین نبوده همانند کاربرد فارسی گذشته معنای پیروان دین مذهبی بوده است. پیش پیدایش اگاهی ملی جدید چه میان گروه بشری شایع بوده، اگاهی قومی بوده است، چنان که واژه ناسیون زبان اروپایی معنای قوم کار رفته است. اگاهی قومی بیشتر جنبه اگاهی تعلق فرهنگی داشته عنصر زبان، دین، اداب، رسوم، تاریخ خاطره قومی مشترک مبنای بوده است. میان بیشتر اقوام گذشته اگاهی صورت جدا کردن خود دیگری یابیم. چنان که یونانیان غیریونانیان بربر نامیدند ایرانیان غیرایرانیان انیران (تورانی غیرایرانی)و تازیان غیرعرب عجم خواندند واژه واژگان دیگران خود جدا کردند. اقوامی چون ایرانیان یونانیان چینیان که فرهنگ خود برتری قایل بودند، واژگانی خاص دیگران خود جدا کردند. واقع اغلب جز خود کوچک حقیر شمردند واژگان تحقیرامیزی چون بربر عجم حق ایشان کار بردند. گذشته، احساس هویت قومی سربلندی چنان که شاهنامه فردوسی دیده شود بزرگ داشت میهن بیشتر معنا جهت فرهنگی داشته معنای سیاسی؛ معنا که استقلال سیاسی معنای امروزی کلمه، جزء ذاتی ضروری هویت نبوده است، چنان که فردوسی همه احساس شدید ایرانیت توانسته شاهنامه فرمانروایی ترک تورانی پیش کش کند؛ ولی همان حال حکومت قومی، یعنی حکومتی که دین فرهنگ قومی پیوستگی داشته پشتیبان نگهبان شمار امده، اهمیت خاص داشته است، هرچند که اهمیت طوری نبوده که دولت ملی خودنمایی کند؛ زیرا پیوستگی سه عنصر دولت، ملت کشور روزگار ما، بعد سیاسی قومی مفهوم ملت بخشیده است، اما چنان تعریف عناصر فرهنگی غلبه چیرگی دارد. رو «ارنست رنان» تعریف خود ملت روانی دانسته که یک اصل روحانی است. وی نویسد: دو چیز که واقع یک چیزند، این