لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 18 صفحه
قسمتی متن :
ابن سینا
بن سینا (شیخ الرئیس ابو علی سینا) پور سینا (۳۵۸-۴۱۶ خورشیدی، ۳۷۰-۴۲۸ قمری، ۹۸۰-۱۰۳۷ میلادی) پزشک اهل ایرانزمین، مشهورترین تاثیر گذارترین فیلسوفان دانشمندان اسلامی بود.[۱] وی ۴۵۰ کتاب زمینههای گوناگون نوشتهاست تعداد زیادی انها پزشکی فلسفهاست. جرج سارتن او مشهورترین دانشمند سرزمینهای اسلامی میداند یکی معروفترینها همهٔ زمانها مکانها نژادها است. کتاب معروف او کتاب قانون است.
زندگی
ابن سینا پورسینا حسین پسر عبدالله زاده سال ۳۷۰ هجری قمری گذشته سال ۴۲۸ هجری قمری، دانشمند پزشک فیلسوف بود. نام او تفاریق ابن سینا، ابوعلی سینا، پور سینا گفتهاند. برخی منابع نام کامل او ذکر القاب چنین امده: حجهالحق شرفالملک شیخ الرئیس ابو علی حسین بن عبدالله بن حسن ابن علی بن سینا البخاری. وی صاحب تالیفات بسیاری مهمترین کتابهای او عبارتاند شفا فلسفه منطق قانون پزشکی.
«بوعلی سینا باید جانشین بزرگ فارابی شاید بزرگترین نماینده حکمت تمدن اسلامی شمرد. اهمیت وی تاریخ فلسفه اسلامی بسیار زیرا عهد او هیچیک حکمای مسلمین نتوانسته بودند تمامی اجزای فلسفه روزگار حکم دانشنامهای همه علوم معقول داشت کتب متعدد سبکی روشن بحث تحقیق قرار دهند او نخستین بزرگترین کسی عهده کار برامد.»(اموزش دانش ایران، ص۱۲۵)
«وی شاگردان دانشمند کارامدی مانند ابوعبید جوزجانی، ابوالحسن بهمنیار، ابو منصور طاهر اصفهانی ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی هر یک ناموران روزگار گشتند تربیت نمود.»(خدمات متقابل اسلام ایران، ص۴۹۳)
بخشی زندگینامه او گفته خودش نقل شاگردش ابو عبید جوزجانی بدین شرح است:
پدرم عبدالله مردم بلخ روزگار نوح پسر منصور سامانی بخارا درامد. بخارا عهد شهرهای بزرگ بود. پدرم کار دیوانی پیشه کرد روستای خرمیثن کار گماشته شد. نزدیکی روستا، روستای افشنه بود. انجا پدر من، مادرم همسری برگزید وی عقد خویش دراورد. نام مادرم ستاره من ماه صفر سال ۳۷۰ مادر زاده شدم. نام مرا حسین گذاشتند چندی بعد پدرم بخارا نقل مکان کرد انجا مرا اموزگاران سپرد قران ادب بیاموزم. دهمین سال عمر خود پایان میبردم قران ادب تبحر پیدا کردم انچنانکه اموزگارانم دانستههای من شگفتی مینمودند.
در هنگام مردی نام ابو عبدالله بخارا امد او دانشهای روزگار خود چیزهایی میدانست پدرم او خانه اورد شاید بتوانم وی دانش بیشتری بیاموزم وقتی ناتل خانه ما امد من نزد اموزگاری نام اسماعیل زاهد فقه میاموختم بهترین شاگرد او بودم بحث جدل شیوه دانشمندان زمان تخصصی داشتم.
ناتلی من منطق هندسه اموخت چون مرا دانش اندوزی بسیار توانا دید پدرم سفارش کرد مبادا مرا جز کسب علم کاری دیگر وادار سازد من تاکید کرد جز دانش اموزی شغل دیگر برنگزینم. من اندیشه خود بدانچه ناتلی میگفت میگماشتم ذهنم بررسی میپرداختم روشنتر بهتر انچه استادم فرامیگرفتم اینکه منطق نزد او پایان رسانیدم فن استاد خود برتری یافتم.
چون ناتلی بخارا رفت من تحقیق مطالعه علم الهی طبیعی پرداختم اندکی بعد رغبتی فراگرفتن علم طب من پدیدار گشت. انچه پزشکان قدیم نوشته بودند همه دقت خواندم چون علم طب علوم مشکل شمار نمیرفت کوتاهترین زمان رشته موفقیتهای بزرگ بدست اوردم انجا دانشمندان بزرگ علم طب من اوردند نزد من تحصیل اشتغال ورزیدند. من بیماران درمان میکردم همان حال علوم دیگر غافل نبودم. منطق فلسفه دوباره مطالعه گرفتم فلسفه بیشتر پرداختم یک سال نیم کار وقت صرف کردم. مدت کمتر شبی سپری بیداری نگذرانده باشم کمتر روزی گذشت جز مطالعه کار دیگری دست زده باشم.
عد الهیات رو اوردم مطالعه کتاب ما بعد الطبیعه ارسطو اشتغال ورزیدم ولی چیزی نمیفهمیدم غرض مولف سخنان درنمییافتم رو دوباره سر خواندم چهل بار تکرار کردم چنانکه مطالب حفظ کرده بودم اما حقیقت پی