سامانه بازاریابی فایل های دانشجوئی
جستجو پیشرفته فایلهای دانشجویی از سایت های مختلف علمی ایرانسامانه بازاریابی فایل های دانشجوئی
جستجو پیشرفته فایلهای دانشجویی از سایت های مختلف علمی ایرانتحقیق ازدواج کتاب النساء 27
لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع : ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 27 صفحه
قسمتی متن :
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب النساء
کتاب النساء
در اخلاق سرشتشان انچه میانشان گزینندوانچه ناخوش می‌دارند مجاهد ] قول[ یحیی بن جعده روایت شده که گفت:رسول خدا (ص) گفت: زن خاطر سیرت شرافت جمال خوبی‌اش ازدواج کند . پس تو که روش پیش بگیری – که امیدوارم خیر نرسی – سپس گفت: هیچ مردی بعد اسلام اوردن ،به اندازه‌ی ]خیری که [ زنی – که دارای سیرت باشد که اگر بدو بنگرد او شاد شود گاه که بدو فرمان دهد او اطاعت کند اگر او دور شود وجود خویش مال او محافظت کند ]دیده[ - کسب خیر نکرده خوبی‌ای ندیده است.
و عایشه رضی الله عنها روایت شده که گفت : زن همسرش نباید کمتر ده سالگی رویا شود.
عایشه گفت : رسول خدا (ص) حالی که رویاروی شدم که دختری نه ساله بودم.
اصمعی گفت: پیری بنی العنبر ما روایت کرد گفت : گویند : زنان سه دسته‌اند : ] یک دسته [ فرمانبردار نر مخوی پاکدامن مسلمان که خانواده همسرش زندگی یاری کند وبه زندگی علیه خانواده‌اش یاری نمی رساند( زندگی اسایش زندگی همسر خانواده‌اش ترجیح نمی دهد) دیگری، ظرفی فرزند ودیگری طوقی اهنی شپشو که خداوند گردن کسی که خواهد ،می گذارد ]گردن [کسی که خواهد باز کند.
ومردان ، سه دسته اند : فرمانبردار نرمخوی پارسای مسلمان که کارها جایی که باید پایان پذیرد پایان برد جایی که باید اغاز کند ، اغاز کند.و دیگری ]کسی که [ رای اندیشه صاحب خرد توانا رسد ]دست می‌یابد[ ]خود [ ملزم انجام کار کند گفتارش رسد. دیگری ،فرد گمراه سر گشته‌ای که هدایت شدن ، ]با دیگران[ مشورت ارشاد کننده، فر مانبرداری نمی کند.
از جعفر بن محمد ]قول [ پدرش ] واوهم[ ]قول[ علی ابن ابی طالب ( ع)
روایت شده که گفت: بهترین زنانتان ]زنی که [ مورد فرجش پاک باشد ( پاکدامن باشد) نسبت همسرش ، تیز شهوت .
و عروه بن زبیر روایت شده که گفت : هیچ کسی پس ایمان خدا چیزی مانند ازدواج درست ] بنا شده صدق راستی [ خودش بالا نبرده وپس کفران نسبت حق چیزی مانند ازدواج بد ، خودش خوار نکرده است. سپس گفت : خداوند زنی که مردان سفید پوست بلند قامت الفت ایجاد کند وسپس دگرگون کرد نشان کوشد سیاه کوتاه گرداند ، لعنت کند.
یکی شعرای بنی اسد گفته :
و اغاز الودگی اب ، الودگی خاک * سراغاز پلیدی مردم ، پلیدی زنان .
اصمعی گفته : ابن زبیر : نباید کوتاهی زن ،شما ازدواج زنی کوتاه قامت باز دارد . چرا که زن بلند قامت ، فرزندی کوتاه قد زاید زن کوتاه قد فرزندی بلند قامت ؛ زنی که شبیه مرد پرهیز کنید چرا که او فرزند نجیب گرامی نمی‌اورد .
ابو عمرو بن العلا گفت:مردی گفت : هیچ زنی زمان که پدرو مادرش نگاه کنم ، ازدواج نمی کنم :به او گفتند : چگونه ؟ گفت : پدر مادرش نگاه کنم چرا که او ،به یکی دو کشیده شود .
از ابن ابی ملیکه ]روایت شده که [ عمر گفت : بنی سائبهمانا فرزندان ضعیف لاغری برایتان زاده شده (صاحب فرزندان ضعیف لاغری می‌شوید)، پس زنانی که غیر قبیله‌ی خود ازدواج کنند ، دواج کنید.
اصمعی گفت : مردی گفت : دختر عمو ، شکیبا ترند غریبه (دختران غیر فامیل قبیله ) نجیب تر . وهیچ کسی مانند پسر غیر عرب ،بر سر قهرمانان ] ضربه[ نزده . اوفی بن دلهم نقل شده که گفت : زنان چهار دسته‌اند ، یکی انان ، تیز هوش که همه چیز هایش ]خود[ اوست ]نه همسرش[ . یکی انها عاشق دنباله اوست که زیان رساند سود نمی دهد . یکی انان زیبای چالاکی که پراکنده سازد جمع نمی کند یکی انها ]مانند[ ابری بارنده که هرگاه شهری رسد ، جا سبز خرم شود.
اصمعی گفت : بخش روایت ابی عوانه ذکر کردم گفت : عبدالله ابن عمیر بدان افزوید : یکی چشمانش سرمه کشد دیگری وا گذارد (به چشم دیگرش سرمه نمی کشد ).
از علی ابن زید روایت شده که گفت : عمر بن خطاب ( رض) گفت : سه گروه، بلاهای سخت شمار ایند :1- همسایه محل اقامت ، ]همسایه‌ای که [ اگر خوبی‌ای ببیند بپوشاند اگر بدی‌ای ببیند ، ] بین مردم [ پخش کند ؛ 2- وزنی که اگر داخل شود،تو دشنام دهد بد بگوید اگر او دوری شود ، جانب او ایمنی نباشی ؛ 3- پادشاهی که اگر نیکی کنی ، تو سپاس نگزارد اگر بدی کنی ، تو بکشد .
اصمعی گفت : جمیع بن ابی غاصره – که پیری مسن بادیه نشینان فرزندان زبرقان بن بدر سوی زنان – ما روایت کرده گفته : زبرقان گفت : دوست داشتنی عروسانم نظرم ،] عروسی که [ خودش خوار بدارد میان قوم قبیله‌ی خود ، عزیز باشد؛ زن پاکدامن پارسای خرد اندیشه‌‌ی استوار کم رو شرم گینی که شکمش پسری باشد بسر او فرمانبرداری کند . منفور عروسانم نظرم زنی که شوهرش اورا راضی نکند خود مردان دیگر بنمایاند ]و [ زن پنهان شودنده خانه نشینی ]است[ که مانند ماده شتر تیز رو راه رود پاشنه پا نشیند طوری که سر انگشتانش پا استوار باشد ]و[ میان قوم خود خوار باشد نظرخودش غزیز ، که شکمش دختری باشد دختر او پیروی کند.
]روایتی[ خالدبن صفوان من رسید که گفته : هر که قصد ازدواج زنی داشته باشد ، باید زنی ازدواج کند که میان قوم خود ،عزیز باشد وجود خود ، خوار. (خودش خوار شمارد) ، نیازی ، اخلاق سلوک اورا متین گردانیده بدو ادب اموخته باشد فقر چیزی او خوار کرده باشد . زن شوهردار عفیف پارسا باشد خود همسایه‌اش نگاه بدارد نسبت همسرش ، شوخ کم حیا باشد.
و فرزدق ، حالی که زنان توصیف کند ، گفته است:
نزد شو هرانشان انگاه که خلوت کند نرم خوی خوش طبع شوند گاه که شوهرانشان بیرون روند، زنان کم رو شرم گین هستند.
و خالدبن صفوان دلال گفت : من کره‌ای مانند زن بیوه شوی دیده بیوه‌ای همانند باکره بجوی ]که[ نه کم سن کوچک باشد نه پیر بزرگسال]و[ در]نازو[ نعمت زندگی کرده نیاز حاجتی بدو رسیده باشد . خلق خوی طبیعت نعمت ]یافتن[ ، او باشد خواری حاجت او . نیاز کننده‌ی من جمالش باشد که دور ، درشت جثه تنومند باشد نزدیک ملیح . نیاز کننده‌ی من شرافت بزرگواری‌اش باشد که شمار برگزیدگان قوم خویش باشد ]و[ بنابر سنت من خشنود ؛ اگر زنده بمانم اورا گرامی دارم اگر بمیرم ، او وارث خود گردانم .
و مردی دوستش گفت : من زنی جوی طلب کن که سفیدی‌اش سفید باشد سیاهی‌اش سیاه درازی‌اش دراز کوتاهی‌اش کوتاه ]و[ منظور وی که: همه‌ی اعضای او سفید باشد یعنی باید بسیار سفید باشد همه‌ی اعضای او سیاه ، یعنی باید بسیار سیاه باشد همچنین درازی کوتاهی .
