لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع : ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 24 صفحه
قسمتی متن :
معنی " سیره "
ابتدا لغت " سیره " معنی بکنم که لغت معنی نکنیم نمی توانیم سیره پیغمبر تفسیر بکنیم . " سیره " زبان عربی ماده " سیر " . " سیر " یعنی حرکت ، رفتن ، راه رفتن " سیره " یعنی نوع راه رفتن . سیره وزن فعله فعله زبان عربی دلالت کند نوع . مثلا جلسه یعنی سبک نوع نشستن ، نکته دقیقی . سیر یعنی رفتن ، رفتار ، ولی سیره یعنی نوع سبک رفتار . انچه مهم شناختن سبک رفتار پیغمبر . انها که سیره نوشته اند رفتار پیغمبر نوشته اند . کتابهایی که ما نام سیره داریم سیر نه سیره . مثلا سیره حلبیه سیر نه سیره ، اسمش سیره هست ولی واقعش سیر . رفتار پیغمبر نوشته شده نه سبک پیغمبر رفتار ، نه اسلوب رفتار پیغمبر ، نه متد پیغمبر.
سبک شناسی
مسئله متد خیلی مهم . مثلا باب شعر ، رودکی گوئیم شاعر ، سنائی گوئیم شاعر ، مولوی گوئیم شاعر ، فردوسی گوئیم شاعر ، صائب گوئیم شاعر ، حافظ گوئیم شاعر . یک ادمی که وارد سبک شعر نباشد همه شعر است . گوید شعر ، شعر دیگر ، شعر که فرق نمی کند ولی یک ادم وارد فهمد که شعر سبکهای مختلف دارد ، شعر سبک هندی داریم ، شعر سبک خراسان داریم ، شعر مثلا سبک عرفان داریم، سبکهای دیگر شعر شناسی انچه مهم سبک شناسی که ملک الشعرای بهار کتابی سبک شناسی نوشته . حتی نثر سبک شناسی هست اختصاص شعر ندارد . سبک شناسی غیر شعر شناسی غیر ...
خواجه نصیرالدین یک عالم . ولی یک ادم وارد داند که میان سبک متد روش عالمها زمین اسمان تفاوت . یک عالم سبکش سبک استدلالی قیاسی یعنی همه مسائل منطق ارسطوئی پیروی کند . اگر طب اختیار او قرار بدهی طب خواهد منطق ارسطوئی دست بیاورد ، اگر فقه او بدهی خواهد منطق ارسطوئی استدلال بکند ، اگر ادبیات نحو صرف اختیارش قرار بدهی منطق ارسطوئی کار برد ، سبکش اینگونه .
یکی دیگر سبکش سبک تجربی ، مثل بسیاری علمای جدید . گویند فرق سبک ابوریحان بیرونی سبک بوعلی سینا که سبک بوعلی سینا منطقی ارسطوئی ولی سبک ابوریحان بیرونی بیشتر حسی تجربی بوده است، اینکه اینها معاصر هر دو نابغه هستند . یک نفر سبکش عقلی دیگری سبکش نقلی . بعضی اصلا سبک عقلی هیچ ندارند ، همه مسائل اعتمادشان فقط منقولات ، غیر منقولات دیگر هیچ چیز اعتماد ندارند . مثلا مرحوم مجلسی اگر طب بخواهد بنویسد خواهد طبی بنویسد براساس منقولات ، چون تکیه اش منقولات خیلی اهمیت نمی دهد صحیح [ سقیمش ] لااقل کتابهایش همه جمع کند. اگر خواهد سعد نحس ایام بنویسد باز منقولات استناد کند . یکی سبکش منقول یکی سبکش معقول ، یکی سبکش حسی ، یکی سبکش استدلالی ، یکی سبکش مثلا قول امروزیها دیالکتیکی یعنی اشیاء جریان حرکت بیند یکی سبکش استاتیک یعنی اصلا حرکت نظام عالم دخالت نمی دهد . چندین سبک وجود دارد .
حال اییم رفتارها . رفتارها سبکهای مختلف دارد . سیره شناسی یعنی سبک شناسی . اولا یک کلیتی دارد : سلاطین عالم طور کلی یک سبک یک سیره یک روش مخصوص خود دارند اختلافاتی که میان انها هست . فلاسفه یک سبک مخصوص خود دارند ، ریاضتکشها یک سبک مخصوص خود دارند . پیغمبران طور کلی یک سبک مخصوص خود دارند هر یک که جدا نظر بگیریم یک سبک مخصوص خود دارد . مثلا : پیغمبر اکرم یک سبک مخصوص خود دارد . اینجا یک نکته دیگر باید عرض بکنم که عرض کردم هنر سبکها مختلف ، شعر سبکها مختلف ، تفکر سبکها مختلف ، عمل سبکها مختلف ادمهایی که سبک داشته باشند.
اکثریت مردم اصلا سبک ندارند . خیلی افراد که شعر گویند اصلا سبک ندارند ، سبک سرش نمی شود . خیلی هنرمندها ( شاید کوبیستها اینطور باشند ) اساسا سبک سرشان نمی شود . خیلی مردم تفکرشان اصلا سبک منطق ندارند ، یک دفعه نقل استناد کند یک دفعه عقل استناد کند ، یک دفعه حسی شود ، یک دفعه عقلی شود . اینها مادون منطقند . من مادون منطق کار ندارم . رفتار اکثریت قریب اتفاق مردم سبک ندارند . ما اگر بگویند سبکت [ رفتار ] بگو ، سیره خودت بیان کن ، روشت بیان کن ، تو حل مشکلات زندگی [ چه روشی داری ؟ پاسخی نداریم ] . هر کسی خودش زندگی هدف دارد ، هدفش هر چه خواهد باشد ، یکی هدفش عالی ، یکی هدفش پست ، یکی هدفش خداست ، یکی هدفش دنیاست . بالاخره انسانها هدف دارند . بعضی افراد هدف خودشان اصلا سبک ندارند، روش انتخاب نکرده اند ، روش سرشان نمی شود ، ولی قلیلی مردم اینجورند الا اکثریت مردم دون منطقند ، دون سبکند ، دون روشند ، اصطلاح هرج مرج اعمالشان حکمفرماست وهمج رعاع هستند. سیره پیغمبر یعنی سبک پیغمبر ، متودی که پیغمبر عمل روش مقاصد خودش کار برد . بحث ما مقاصد پیغمبر نیست ،مقاصد پیغمبر عجالتا ما محرز . بحث ما سبک پیغمبر ، روشی که پیغمبر کار برد هدف مقصد خودش .
مثلا: پیغمبر تبلیغ کرد . روش تبلیغی پیغمبر چه روشی ؟ سبک تبلیغی پیغمبر چه سبکی ؟ پیغمبر همان حال که مبلغ اسلام تبلیغ کرد ، یک رهبر سیاسی جامعه خودش وقتی که امد مدینه ، جامعه تشکیل داد ، حکومت تشکیل داد ، خودش رهبر جامعه . سبک متود رهبری پیغمبر همان حال قاضی میان مردم قضاوت کرد . سبک قضاوتش چه سبکی ؟ پیغمبر مثل همه مردم دیگر زندگی خانوادگی داشت، زنان متعدد داشت ، فرزندان داشت . سبک پیغمبر " زن داری " چگونه ؟ سبک پیغمبر معاشرت اصحاب یاران اصطلاح مریدها چگونه ؟ پیغمبر دشمنان سرسختی داشت . سبک روش پیغمبر رفتار دشمنان چه ؟ مدیریت پیغمبر جامعه چه متودی ؟ دهها سبک دیگر قسمتهای مختلف دیگر که اینها باید روشن بشود
مفهوم مدیریت
پسندیده پیش تشریح مطالب، نخست تعریفی واژه مدیریت معانی پیچیده وابسته ارائه گردد. مورد، شاید نخستین پرسشی بسیاری نشست اموزشی حیطه مدیریت مطرح شود، مربوط چگونگی طبقه بندی کردن مفهوم است. عده مدیریت جهت نیازش کار گیری فراوان روش ریاضی، اماری اقتصادی، عنوان شاخه دانش شناسند برخی سبب کاربرد شاخه انسانی جمله روان شناسی، جامعه شناسی رفتار شناسی استفاده انها مدیریت اجتناب ناپذیر است، یکی زیر بخش مربوط هنر شاخه دانش اجتماعی دسته بندی نمایند. حال انکه واقع مدیریت حاصل تلفیقی هر دوی بخش تجلیگاهی نمایانی یکسان هر دوی زمینه (دانش هنر) باشد. طور کلی، پیچیدگی نظام اجتماعی هر گونه تشکلی قسمتی واسطه تجمع نیروی انسانی شکل گیرد، اداره کردن انان همین سبب بسیار دشوار کرده است، خصوصا اینکه لزوم تلفیق ماهوی فنون روش متنوع دانش جنبه گوناگون هنری یکی عوامل فراهم اورنده پیچیدگی مزبور باشد. اما واقع مدیریتچیستووظایفیکمدیرشاملچهچیزهائیمیشود؟به تعبیری ساده خصوصا مورد نهادهای غیر دولتی، توان مدیریت کارکردن نیروی انسانی (به صورت عام) کنار انها دستیابی اهداف ارمان سازمان تمامی مشارکت کنندگان اش، تعریف نمود. منظور نیروی انسانی، تمامی افراد وابسته موسسه مورد نظر باشند نحوی فعالیت سازمان موثر، دخیل شریک هستند. مورد سازمان غیر دولتی تمامی مشارکت کنندگان یک نهاد اجتماعی افراد درون سازمانی گرفته تمامی کاربران خدمات ارائه شده توسط ان، جزئی نیروی انسانی مذکور باشند. نکته قابل تعمق مورد تعریف، تاکید وجود انسانی مشارکت کنندگان عنوان اصلی بنیان یک سازمان غیر دولتی اهمیت اهداف انان کنار پایه اهداف ارمان سازمانی مجموعه مورد نظر است.
در مقاله بررسی مدیریت پیامبر جنگ خانواده پردازیم.
«پژوهشى مدیریت پیامبر اکرم(ص) غزوه احزاب »
زندگى رسول گرامى اسلام(ص) ائمه اطهار(ع) سرشار نکاتى که اگر نگاهى نو توجه شود، بسیارى خط مشىها سیاستهاى اصولى حوزههاى مختلف علمى، معرفتى، اجتماعى، سیاسى، دفاعى و... شناسایى خواهد شد. بررسى دقیق همه جانبه ابعاد مختلف زندگى بزرگان، مخصوصا شیوههاى جدید بابهره گیرى اخرین دستاوردهاى علمى، ضرورتهاى جوامع اسلامى است.
یکى حساس ترین سرنوشت سازترین حوادث صدر اسلام، غزوه احزاب است. مورخان، غزوه بیشتر جهت با اهمیت مىدانند که اخرین صحنه تهاجم دشمن نیروهاى اسلام نقطه اوج اقدامات دفاعى مسلمین بود. اما انچه کمتر منابع تاریخى مورد توجه قرار گرفته، مدیریت حادثه سرنوشت ساز مهم است.
مدیریت پیامبر اکرم(ص) جریان غزوه ابعاد مختلفى دارد. مقاله حاضر کوشش شدهاست، حد امکان یکى اقدامات مدیریتى پیامبراکرم(ص) جریان یکى تدابیر حضرت یعنى «حفرخندق» مورد بحث بررسى قرار گیرد. البته مقاله حاضر مدیریتى که رسول الله(ص) جریان حفر خندق اعمال فرمودند محدود نمىشود، بلکه موضوع اداره بهرهگیرى کامل اقدام دفاعى مورد بحث قرار مىگیرد.
طرح مسئله
مسلمین پس اطلاع اغاز تهاجم قریش، حداکثر هشت روز فرصت داشتند نسبت به انجام هرگونه اقدام تدافعى تصمیمگیرى کنند.
تصمیم پیامبر(ص) حفرخندق یکى بهترین نمونههاى تصمیم گیرى شجاعانه است. خندقى طول حداقل پنج کیلومتر عرض تقریبى هفت ده متر عمق حداقل سه متر، مستلزم حجم عظیمى خاکبردارى است، حالى که تمام نیرویى که اختیار