فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش )
تعداد صفحات : 27 صفحه
فهرست .
موضوع: بررسی شعر نو( نیمایی) عنوان زبان شعر نو( نیمایی) گذری ابهام شعر نو ویژگی سویه مدرن نواوری نحوی شعر نو داستان پردازی اشعار شعر نو زبان شعر نو( نیمایی) پیدات زبان گفتار زبان شعر دراجزاء یکدیگر وجه اشتراک دارند.
در هر دو نحوه بیان« واژه» عنصر اساسی بنیادین است.
اصولا زبان ترکیب نشینی واژگان یک ساختار منظم بوجود اید.
لیکن انچه مرز میان دو نحوه بیان شکل برخورد گوینده( شاعی واژه برخورد واژه یکدیگر شعر کارکرد خاص انها باشد.
گفته شد« برخورد واژه شعر» زیرا« اگر میان واژه برخوردی نباشد، شعر بوجود نمی اید.
شعر زبان فراتر رفته، قواد ریزد میان واژگاه جابجایی پیش اید این، یعنی برخورد واژه موجد ساختاری نام شعر است.
در زبان گفتار صرفا یک نشانه ااست اشیایی انکه تصویر شوند گفته شوند.
گوینده زبان گفتار انها نام خواند انکه نشانی نشان دهد.
لیکن زبان شعر، واژه نام شیء نیست، خودشیء شاعر انکه بگوید نشان دهد مخاطب بجای انکه بشوند بیند.
فرانسیس پونژ گوید: « هرگز واژهای نزدیک دیده اید؟
واژه بردارید ؟
خوب بچرخانید حالتهای مختلف دراورید عین مصداق خود شود.» خود پونژ واژه « کروش»Croche (= کوزه) بررسی شاعرانه قرار داد ادعا کرد هر صرف واژه بیانگر جایی کوره گلی است.
بعقیده او هیچ واژه دیگری رنگ کوزه ندارد.
این جایگاه واژه شعر. انچه مسلم است شعر هنری زبانی مثل زبان عناصری چون واژه لحن یک ساختار دقیق ساخته شده نظر جهات صوری، کاملا مطنبق زبان گفتار است.
و اگر 2 سطح بنگریم کاملا یکی شان یابیم، زیرا هر دو ابزار مصالح مشترکی شکل گرفته اند، فقط نگریستن دیگرسو، چشمانی طور دیگری ببیند، توان شکاف عمیقی فاصله میان دو نحوه بیان دریافت.
واژه زبان گفتار یک علامت شعر معنا.
ساختار زبان گفتار- اگر باشد- زائیده تصادف مصالحی ا ز تسامح است؛ ساختار شعر، نتیجه هوشمندی ب ابزاری ذوق زیبایی است؛ گاه چنان نظام مند نتوان خشتی جای خشتی نهاد انکه معماری زییاشناختی اسیبی وارد شود. مختصر انکه زبان شعر معانی خاص ر ریزد مستقیم گویی بگریزد انتقال دهنده معناهایی باشد ذهن شاعر بلوغ رسیده است.
و نظر،نه تنها زبان گفتار زبان علم بخاطر دقت تاکید ناشی روح علمی تحقیقی، نافی رمزگویی تعدد تنوع معانی است، متفاوت است. اساسا فرق علم کشفیات علمی تجربه شعری تجربه علمی شعر ضدترین لحظه شکل گیرند حال انکه شاعر ناخوداگاه لحظه خود دست تجربه کشف زند.
این حقیقت مولوی زیبایی گوشزد کند: تو مپندار من شعر خود گویم هشیارم بیدار یک دم نزنم شک زبان چنین فراورده بطور ذاتی تابع احساس ناخوداگاه ا
متن بالا فقط تکه محتوی متن پروژه میباشد صورت نمونه در درج شدهاست.شما بعد پرداخت انلاین ،فایل فورا دانلود نمایید
لطفا نکات زیر هنگام خرید دانلود مقاله : توجه فرمایید.
« پرداخت انلاین دانلود قسمت پایین »