سامانه بازاریابی فایل های دانشجوئی

جستجو پیشرفته فایلهای دانشجویی از سایت های مختلف علمی ایران

سامانه بازاریابی فایل های دانشجوئی

جستجو پیشرفته فایلهای دانشجویی از سایت های مختلف علمی ایران

حسد جنبه اخلاقی


لینک دریافت خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  قابل ویرایش پرینت

تعداد صفحات: 21

 

دانشگاه ازاد واحدبجنورد

عنوان تحقیق :

حسد جنبه اخلاقی ان

استاد ارجمند :

سرکارخانم موسوی طلب

دانشجو :

زهرا ربانی

پائیز 85

حسد

حسد، ارزوى زوال نعمت برادر مسلمان نعمتهائى صلاح او باشد.اما اگر زوال نعمت او نخواهد بلکه مثل براى خود بخواهد «غبطه منافسه‏» است.و اگر زوال چیزى کسى بخواهد صلاح او نیست «غیرت‏» خوانند.

بیان تفصیلى اگر انگیزه حسد صرفا حرص باشد نعمت‏به تو برسد، پستى زبونى قوه شهویه است، اگر انگیزه تنها رسیدن مکروهى محسود باشد رذائل قوه غضب است، نتایج کینه - توزى نتایج‏خشم است، اگر باعث ترکیبى هر دو، پستى زبونى هر دو قوه است.و ضد حسد، نصیحت خیرخواهى است‏یعنى خواستن دوام نعمت‏خداوند برادر مسلمانت، صلاح او است.

و شکى نیست حکم قطعى اینکه نعمت صلاح است‏یا فساد ممکن نیست.چه بسا چیزى اغاز نظر اول عمت‏شمرده شود سرانجام صاحب خود بال فساد باشد.پس ملاک مناط امر ظن گمان غالب است، بنابراین اگر ظن غالب صلاح اوست، خواستن زوال حسد خواستن دوام بقاء خیرخواهى است، انچه گمان رود موجب فساد باشد، خواستن زوال غیرت است.اما انچه صلاح فساد تو مشتبه زوال بقاء نعمت براى برادرت مخواه مگر اینکه شرط صلاح مقید کنى حکم حسد رهایى یابى حکم خیرخواهى برایت‏حاصل شود.و معیار نصیحت خیرخواهى انچه براى خود مى‏خواهى براى برادر خود بخواهى انچه براى خود نمى‏خواهى نمى‏پسندى براى او نخواهى نپسندى.و معیار حسد انچه براى خود نمى‏خواهى براى او بخواهى، انچه براى خود مى‏خواهى براى او نخواهى.

فصل 1: مذمت‏حسد

حسد سخت‏ترین دشوارترین بیماریهاى روانى بدترین پلیدترین رذایل است، صاحب خود عقوبت دنیا عذاب اخرت گرفتار مى‏سازد.زیرا دنیا لحظه‏اى حزن الم خالى نیست هر نعمتى دست دیگران مى‏بیند رنج مى‏برد، نعمت‏هاى خداى تعالى نامتناهى هرگز بندگان بریده منقطع نمى‏شود، پس حسود پیوسته اندوه رنج است.و وبال سرانجام بد گریبانگیر خود او خواهد اصلا محسود ضررى نمى‏رساند، بلکه موجب ازدیاد حسنات بالا رفتن درجات او مى‏شود رو حسود او عیب مى‏گیرد، انچه شرع جایز نیست موضوع او مى‏گوید، پس نسبت‏به او ظالم قستى وزر وبال محسود دوش خود مى‏گیرد، اعمال شایسته خود دفتر اعمال او منتقل مى‏سازد، بنابراین حسد وى براى محسود جز خیر نفع اثرى ندارد.و وجود مقام عناد ضدیت‏با افریدگار پروردگار بندگان است، زیرا اوست نعمت‏ها خیرات بندگان چنانکه اراده فرموده مقتضاى حکمت مصلحت‏خود ارزانى داشته است، پس حکمت‏حق کامل او چنین اقتضا کرده نعمت‏بر بنده حاصل باقى باشد، حسود بیچاره زوال مى‏خواهد.و ایا چیزى جز ناخشنودى قضاء الهى برترى دادن بعضى بندگان بعضى دیگر است؟ نیست مگر ارزوى قطع فیوضات الهى حسب حکمت‏بالغه مقدر صادر شده خواستن خلاف انچه خداوند مقتضاى مصلحت اراده فرموده است! بلکه حسود طالب نقص خداى سبحان نمى‏خواهد خدا متصف صفات کمالیه بداند.زیرا افاضه نعمت‏ها سوى خداوند وقت‏شایسته جاى مستعد صفات کمالیه خداى تعالى عدم انها نقص است‏بر او، گرنه او صادر نمى‏شد، حسود ثبوت نقص مى‏خواهد.از سوى دیگر حسود چون زوال نعمت‏هاى الهى وجوداتند مى‏خواهد بازگشت‏شرور بدیها عدم پس وى طالب شر دوستدار است.و حکما تصریح کرده‏اند هر شر، اگر چه براى دشمن، راضى خشنود باشد واقع شریر است.پس حسد بدترین رذائل حسود شریرترین مردم است.و چه خباثت معصیتى بالاتر کسى راحت مسلمانى بدون انکه براى وى ضررى داشته باشد ناراحت متالم شود؟ رو ایات اخبار صفت مذمت‏شدید شده است. خداى سبحان ناشایسته شمردن مى‏فرماید:

«ام یحسدون الناس على ما اتاهم الله من فضله‏» (نساء 53) .

«یا مردم نسبت‏به انچه خدا فضل کرم خویش انان داده حسد مى‏برند؟» .و مى‏فرماید:

«ود کثیر من اهل الکتاب یردونکم من بعد ایمانکم کفارا حسدا من عند انفسهم‏» (بقره 109) .

«بسیارى اهل کتاب حسدى دلشان دوست دارند شما پس ایمان اوردنتان کفر باز گردانند» .

و مى‏فرماید:

«ان تمسسکم حسنه تسوهم تصبکم سیئه یفرحوا بها» .

(ال عمران 120)

«اگر نیکیى شما رسد بد حال ناراحت مى‏شوند اگر بدیى شما رسد شادمان مى‏گردند» .

و رسول خدا صلى الله علیه اله سلم فرمود: «الحسد یاکل الحسنات کما تاکل النار الحطب‏» .

«حسد کارهاى نیک مى‏خورد همچنانکه اتش هیزم مى‏خورد» .

و فرمود: «قال الله عز جل لموسى بن عمران: یابن عمران لا تحسدن الناس على ما اتیتهم من فضلى لا تمدن عینیک الى ذلک لا تتبعه نفسک، فان الحاسد ساخط لنعمى، صاد لقسمى الذى قسمت‏بین عبادى.و من یک کذلک فلست منه لیس منى‏» .

«خداى عز جل موسى بن عمران وحى فرمود مردم انچه فضل خود انها داده‏ام حسد مبر، چشمهاى خود مدوز، دلت دنبال مکن، حسود نسبت‏به نعمت‏هاى من خشمگین است، تقسیمى میان بندگان خود کرده‏ام جلوگیر است.و هر چنین باشد من او نیستم او من نیست‏» .

و فرمود: «لا تحاسدوا لا تقاطعوا لا تدابروا لا تباغضوا، کونوا عباد الله اخوانا» .

«حسد مورزید مگسلید یکدیگر پشت مکنید (راه مخالفت مپوئید) دشمنى منمائید، بندگان خدا! برادر باشید» .

و فرمود: «دب الیکم داء الامم قبلکم: الحسد البغضاء هى الحالقه، لا اقول حالقه الشعر، لکن حالقه الدین.و الذى نفس محمد بیده! لا تدخلون الجنه حتى تومنوا، لن تومنوا حتى تحابوا.

الا انبئکم بما یثبت ذلک لکم؟ افشوا السلام بینکم‏» «بیمارى امتهاى پیش شما راه یافته: حسد دشمنى سترنده است، نه سترنده موى بلکه سترنده دین.به خدائى جان محمد دست اوست، بهشت نمى‏روید ایمان اورید، ایمان نخواهید اورد یکدیگر دوست‏بدارید.

ایا مى‏خواهید شما چیزى خبر دهم مهربانى دوستى میان شما برقرار کند؟ همدیگر سلام کنید!» .

و فرمود: «کاد الفقر یکون کفرا، کاد الحسد یغلب القدر» . «فقر نزدیک کفر انجامد، حسد نزدیک قدر غلبه کند (1) » .

و فرمود: «به زودى امت من بیمارى امتها خواهد رسید.پرسیدند:

بیمارى امتها چیست؟ فرمود: «خود پسندى ستیزندگى، سرکشى، زیاده جوئى، همچشمى دنیا، دورى نمودن حسد ورزیدن، انکه ستم تعدى سپس اشوب فتنه پدید اید» .

و فرمود: «ترسناکتر چیزى امتم مى‏ترسم مالشان زیاد شود پس یکدیگر حسد ورزند یکدیگر قتل رسانند» .

و فرمود: «براى نعمت‏هاى خدا دشمنانى هست.پرسیدند: انها کیانند؟

فرمود: کسانى مردم انچه خدا فضل خود ایشان داده حسد مى‏برند» .

و یکى احادیث قدسى وارد شده که: «خداوند فرمود: حسود دشمن نعمت من قضاء من خشمگین قسمتى میان بندگانم کرده‏ام راضى خشنود نیست‏» .

امام باقر علیه السلام فرمود: «ان الرجل لیاتى باى بادره فیکفر.و الحسد لیاکل الایمان کما تاکل النار الحطب‏» .

«گاهى مرد شتابزدگى تندى مى‏کند کافر مى‏شود.و حسد ایمان مى‏خورد همچنانکه اتش هیزم مى‏خورد» .

و حضرت صادق علیه السلام فرمود: «افه الدین: الحسد العجب الفخر» «افت دین حسد خودبینى فخر فروشى است‏» .

و فرمود: «ان المومن یغبط لا یحسد، المنافق یحسد لا یغبط (2) » .

«مومن غبطه مى‏برد حسد نمى‏ورزد، ولى منافق حسد مى‏ورزد غبطه نمى‏برد» .

و فرمود: «حسود پیش انکه ضررى محسود برساند خود زیان مى‏زند، چنانکه ابلیس سبب حسد براى خود لعنت‏به ارث برد، براى ادم برگزیدگى هدایت بالا رفتن مقام حقایق عهد اصطفاء الهى حاصل کرد.

پس محسود باش حسود مباش، ترازوى حسود همیشه سبک است‏به واسطه سنگینى ترازوى محسود (3) ، روزى قسمت‏شده است، پس حسد چه نفعى حسود چه ضررى محسود مى‏رساند.و ریشه حسد کورى دل انکار فضل کرم خداى تعالى است، اینها دو بالند براى کفر.و واسطه حسد فرزند ادم حسرت جاوید افتاد، دره هلاکتى سقوط کرد هرگز نجاتى براى او نیست.و حسود توبه نیست، زیرا مصر معتقد حسد سرشت اوست بدون معارض بى‏سبب ظاهر مى‏شود، سرشت ریشه تغییر نمى‏پذیرد، هر چند معالجه شود (4) » .

یکى حکما گفته است: «حسد زخمى است‏بهبود ناپذیر» .

و یکى خردمندان گفته است: «ظالمى شبیه‏تر مظلوم حسود ندیدم، نعمت ترا نقمت‏خود مى‏داند» .

و یکى بزرگان گوید: «حسود مجالس مجامع جز مذمت ذلت‏بهره‏اى نمى‏برد، ملائکه جز لعنت دشمنى او نمى‏رسد، خلق جز غم اندوه عایدش نمى‏شود، وقت مردن جز سختى هراس نصیبى ندارد، قیامت جز رسوائى عذاب او نمى‏رسد» .

اخبار روایات نکوهش حسد بیرون حد شمار است، انچه یاد براى حق جو کافى است.و باید دانست ناپسند داشتن نعمت حب زوال نسبت‏به کافر فاجر دستاویز فتنه ازار خلق افساد بین مردم مى‏شود مانعى ندارد، رو وسیله فساد نه جهت نعمت است.

فصل 2: منافسه (5) غبطه (6)

منافسه یعنى ارزو نمودن نعمتى براى دیگرى هست‏بى‏انکه زوال او بخواهد، مذموم نیست، بلکه واجب واجب مستحب مستحب مباح مباح.